271 _ مهندس !
چطوری مهندس ؟!!
ــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــ
میوه فروش سر کوچه ما با کمال سخاوت به دیگران مدارک افتخاری و خوشحال کننده ای میده :
تا جلوی مغازه ش ترمز کنی می پره جلو و داد می زنه :
به به جناب مهندس...بفرما که بهترین میوه هارو برات کنار گذاشتم !!
ماشین بعدی که می رسه : دکترجون سلام...بیا ببین چه نوبرونه هایی دارم ..کیف می کنی !!
خلاصه این که کم کم مشتریا باورشون میشه و خودشونم خودشونو مهندس خطاب می کنن !
بچه :بابا جون اون آقاهه چرا بهت میگه مهندس ؟
بابا : بخاطر پول پسرم..که هرچی میوه گذاشت صدام در نیاد...آخه مهندس که چونه نمی زنه....مهندس که بی پول نمیشه !!
تا جلوی مغازه ش ترمز کنی می پره جلو و داد می زنه :
به به جناب مهندس...بفرما که بهترین میوه هارو برات کنار گذاشتم !!
ماشین بعدی که می رسه : دکترجون سلام...بیا ببین چه نوبرونه هایی دارم ..کیف می کنی !!
خلاصه این که کم کم مشتریا باورشون میشه و خودشونم خودشونو مهندس خطاب می کنن !
بچه :بابا جون اون آقاهه چرا بهت میگه مهندس ؟
بابا : بخاطر پول پسرم..که هرچی میوه گذاشت صدام در نیاد...آخه مهندس که چونه نمی زنه....مهندس که بی پول نمیشه !!
+ نوشته شده در پنجشنبه چهارم خرداد ۱۳۹۱ ساعت 10:23 توسط صادق عبداللهی
|
نویسنده و مجری برنامه های رادیویی