332 - صادق عبداللهی در رادیو فصلی مهر


هر یکشنبه از ساعت 2 تا 4 بعد از ظهر با رادیو فصلی مهر


موج اف ام ردیف 105/5 مگاهرتز در استان تهران

روی دستگاه دیجیتال " ستاپ باکس " در سراسر ایران

  سایت اینترنتی http://1055.ir/ در سراسر جهان با تصویر !

با اجرای : صادق عبداللهی .....

 و حضور محمد اوزی . بهروز مقدم . بهروز کریمی . غزل نهانی

 فاطمه مزینانی .و میهمانان برنامه ...

 در برنامهء " سلام و کلام "

325 - چند خبر رادیویی

 

 

یک خبر رادیویی

پخش برنامه های " رادیو لبخند " در چهارم اردیبهشت ۹۲ یعنی در سالروز تاسیس رادیو در ایران صورت خواهد گرفت .

 

 

322 - خبری در باره رادیو لبخند

 

 

آغاز فعالیت رادیو لبخند

 

در اسفند ماه نود و یک

 

با حضور بسیاری از اهالی طنز

320 - برنامه طنز توقف بیجا

 

 

برنامه طنر " توقف بیجا " از رادیو تهران .موج اف ام ردیف 94
**************************************
فردا جمعه 29 دیماه ..از 9 تا ده و نیم صبح
**************************************
مجبور نیستید گوش کنید ها ............جدی میگم !
 
 
 
 

317 - گزارشی از توقف بیجا در روزنامه جام جم

 

 
روزنامه " جام جم " نوشت :
 
 
گزارشي از برنامه «توقف بي‌جا» كه از راديو تهران روي آنتن مي‌رود
 
 
توقف بي‌جا فقط جمعه‌ها
 
 
هر برنامه‌اي براي القاي پيام و مفاهيم خود سبك خاصي دارد. برخي برنامه‌ها جنبه اطلاع‌رساني يا آموزشي دارد و برنامه‌هايي هم تلفيقي از كاركرد تفريحي، سرگرمي و اطلاع‌رساني است كه با بيان مسائل اجتماعي، فرهنگي و... گوشه چشمي هم به طنز و هنر دارد. «توقف بي‌جا» عنوان برنامه‌اي از شبكه راديويي تهران است كه براي تاثيرگذاري بر مخاطب خود، كاركرد سرگرمي را با خبري رسانه تركيب كرده‌ است و با زبان طنز و شعر، مسائل و دغدغه‌ها را گوشزد مي‌كند.

براي تهيه گزارش از برنامه توقف بي‌جا، همراه گروه برنامه‌ساز مي‌شوم.

پژمان كريمي، سردبير برنامه اولين كسي است كه درباره توقف بي‌جا سخن مي‌گويد. او صحبت‌هاي خود را اين گونه آغاز مي‌كند: برنامه جديد توقف بي جا كاري از گروه نيمروزي راديو تهران است كه جمعه‌ها از ساعت 9 با آخرين رويدادها و اتفاقات خبري در طول هفته به زبان طنز همراه شنوندگان خواهد بود. اين برنامه با ساختاري ساده و همچنين زباني روان، اخبار و رويدادهاي خبري را كه طي يك هفته در حوزه‌هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و... رخ داده در فضايي مفرح و با نگاهي طنز به نقد مي‌كشد.

كريمي به مشاركت شنوندگان در برنامه اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: علاقه‌مندان نقش ويژه‌اي در اين برنامه دارند و با تكميل مصرعي از شعر خوانده شده توسط مجري و اظهارنظر، درباره مهم‌ترين رويدادها و اخبار به زبان طنز نيز صحبت مي‌كنند.

وي درباره كاركردهاي برنامه‌هاي مفرح راديويي معتقد است: از آنجا كه يكي از كاركردهاي اصلي راديو، تفريح و سرگرمي است، مي‌تواند با تهيه برنامه‌هاي طنز به نياز شادي توام با اطلاع‌رساني و تفكر پاسخ دهد و با بالا بردن حس رضايتمندي شنوندگان بر تعداد مخاطبان خود بيفزايد. من معتقدم هر كاري كه با طنز توام باشد، شنونده بيشتري خواهد داشت و باعث افزايش جذابيت برنامه‌ها و انبساط خاطر شنوندگان مي‌شود.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

صادق عبد اللهي: با توجه به اين كه راديو يك رسانه فراگير است و افراد از سنين مختلف و قشرهاي گوناگون به آن گوش مي‌سپارند، پس بايد دقت نظر داشت و با در نظر گرفتن همه شرايط و ضوابط، خطوط قرمز را رعايت كرد تا در كنار جذابيت و قابل درك بودن، بدآموزي نداشته باشد

صادق عبداللهي از نويسندگان پيشكسوت طنز راديو و مجري برنامه‌هاي راديويي نيز به جمع ما اضافه مي‌شود و با روي گشاده پيشنهادم را براي گفت‌وگو مي‌پذيرد و درباره چگونگي انتخاب موضوعات در برنامه توقف بي‌جا مي‌گويد: موضوعات برنامه‌اي كه من 50 سال پيش مي‌نوشتم، 80 درصدش همين الان مصداق دارد. مثلا گراني، دروغ، بداخلاقي و ترافيك و 20 درصد آن هم به مسائل روز و آنچه پيش‌روي ماست، اختصاص پيدا مي‌كند. زماني مسائل خانوادگي و برخي رفتارها خيلي مطرح و از سوژه‌هاي ثابت بود. الان به‌دليل گذشت زمان و ارتقاي فرهنگ و تغيير الگوي رفتاري و اجتماعي، بسياري از اين مسائل حذف شده و كمتر كسي با آن موارد مواجه است. پرداختن به موضوعات يا مضاميني كه دغدغه و مشكلات كسي نيست و شايد افراد كمتري با آن دست به گريبان هستند، نمي‌تواند انتخابي خوب يا سوژه بكري براي برنامه باشد، پس به موضوعاتي مي‌پردازيم كه مبتلا به جامعه باشد. البته بايد گفت برخي موضوعات درصد قابل توجهي از موارد را شامل مي‌شود مثل ترافيك، آلودگي، بدگويي و... گرچه سال‌هاست به ورطه تكرار افتاده، اما با پرداختن به آنها مي‌توان لباس تازه‌تري تن آن كرد و به نتيجه مطلوب رسيد.

توقف با چاشني تفكر

عبد اللهي براي نوشتن طنز راديويي همه سنين را مد نظر قرار مي‌دهد و مي‌گويد: با توجه به اين كه راديو يك رسانه فراگير است و افراد از سنين مختلف و قشرهاي گوناگون به آن گوش مي‌سپارند، پس بايد دقت نظر داشت و با در نظر گرفتن همه شرايط و ضوابط، خطوط قرمز را رعايت كرد تا در كنار جذابيت و قابل درك بودن، بدآموزي نداشته باشد.

اين پيشكسوت و طنزنويس راديويي همچنين از معيارهاي خود در نگارش طنز راديويي توقف بي جا بيشتر توضيح مي‌دهد و مي‌گويد: رويكرد اصلي اين برنامه ارائه اخبار هفته گذشته به زبان طنز است، بنابراين ابتدا اخباري انتخاب مي‌شود كه عموميت داشته باشد و بتوان با آن شوخي كرد. بي‌احترامي و توهين را نبايد با طنز تلفيق كرد. گرچه طنز، تصوير هجوآميزي را از جهات منفي و ناجور زندگي، معايب و مفاسد جامعه و حقايق تلخ اجتماعي به صورتي اغراق‌آميز يعني زشت‌تر و بدتركيب‌تر از آنچه هست، ترسيم مي‌كند تا صفات و مشخصات آن روشن تر و نمايان تر جلوه كند؛ اما نبايد توهين، بي‌احترامي و تمسخر را به عنوان طنز مطرح كرد. طنز نبايد جنبه توهين داشته باشد. طنز خوب همواره راهگشا و حل كننده مسائل و مشكلات است. من معتقدم، تلخي‌ها و شيريني‌هاي زندگي و مسائل جامعه اگر به شكل طنز بيان شود، زيباست.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برنامه امروز با موضوع فرهنگ شهرنشيني آغاز مي‌شود و مجريان كه خود نويسندگي برنامه را به عهده دارند مهم‌ترين اخبار را با زبان طنزآميز ارائه مي‌دهند و با پخش موسيقي‌هاي شاد، برنامه ريتم تندتري به خود مي‌گيرد.

 اميرحسين ثقفي كه تهيه‌كنندگي برنامه را به عهده دارد، مي‌گويد: ما در اين برنامه مي‌كوشيم به مفهوم واقعي طنز كه بيان نارسايي‌ها با يك زبان رسا و روشن و در عين حال مسلحانه و به نوعي تفكربرانگيز است، مخاطب را به تفكر واداريم. در اين برنامه مخاطب فرا مي‌گيرد در برخي زمينه‌ها بويژه اخبار و رويدادهاي روز، تامل و تفكري توام با توقف داشته باشد و با انديشه‌ورزي به نقد و چالش موضوع بپردازد تا به مفهوم واقعي آن مسائل دست يابد.

ثقفي در ادامه درباره آسيب‌ها و آفت‌هاي برنامه‌هاي طنز راديويي اين گونه مي‌گويد: به نظر من، برخي برنامه‌هاي طنز فقط اين نام را يدك مي‌كشد و طنزآميز نيست و گاه به هجو پهلو مي‌زنند. از طرف ديگر گاه بعضي برنامه‌ها به لودگي نزديك مي‌شود. نكته ديگر به طنزپردازان اندك راديويي برمي‌گردد، چون ما طنزنويساني داريم كه طنزنويس راديويي نيستند. وقتي ما از طنز صحبت مي‌كنيم يعني وجهي از سرگرمي نهفته؛ اما از آنچه غفلت مي‌شود فراهم‌آوري بستري از اطلاع‌رساني و آموزش و در مراحل بعدي تجزيه و تحليل و نقد است.

توقف پشت برنامه‌هاي طنز

آنچه بيشتر از هر چيزي توجه شنونده را به خود جلب مي‌كند، موسيقي‌هاي شاد و نويي است كه شايد كمتر شنيده شده باشند.

«سرگرمي و بخصوص قالب طنز داراي ويژگي‌هايي است كه تاثيرگذاري رسانه‌اي را بيشتر مي‌كند، چون طنز بر مبناي شوخي و خنده است؛ اما اين خنده، خنده شوخي و شادماني نيست... اشاره و تنبيهي اجتماعي است كه هدف آن اصلاح و تزكيه است، نه غرغر و مردم‌آزاري» اينها را رضا احسان‌پور، طنزپرداز و كارشناس ـ مجري برنامه مي‌گويد و ادامه مي‌دهد: بايد پشت پرده برنامه‌هاي طنز يك توقف داشته باشيم تا نكاتي كه گوشزد مي‌شود، فرصتي براي حركت و پيدا كردن مسير درست يا حل مشكلات فراهم آورد. طنز اگر چه با لبخند و تفكر همراه است، اما بذري در ذهن مخاطب است كه پرورش مي‌يابد و به محصول مي‌رسد.

وي با انتقاد به اين كه امروزه خيلي‌ها برنامه‌هاي طنز را به شوخي مي‌گيرند، مي‌گويد: در درجه اول بايد تكليف طنزپرداز با خودش و دنيا مشخص باشد تا برنامه در مسيري درست هدايت شود و عاري از سطحي‌نگري باشد. از كاه كوه ساختن هنر نيست. غرغر كردن، كپي‌برداري و تكرار مكررات و رونوشت از كتاب‌ها، مجلات و روزنامه‌ها كار سختي نيست.

بايد طنزپرداز راديويي در كنار بالا بردن معلومات خود، بر تجربيات، نظرات ديگران، متخصصان و منتقدان اين حوزه تكيه داشته باشد و با پيشنهادها و رهنمون‌هاي آنها سره را از ناسره تشخيص دهد و با نگاه انتقادي و به قصد اصلاح گام بردارد.

مريم كريمي : روزنامه جام جم

314 - توقف بیجای برفی

 

جمعه ها  ۹ تا ۱۰ و ۳۰ دقیقه صبح

توقف بیجا ...در ...رادیو تهران

موج اف ام ردیف  ۹۴

از ما گفتن ...

311 - توقف بیجا ...رادیو تهران

 

برنامهء رادیویی

 

توقف بیجا ...در رادیو تهران

 

این جمعه و هر جمعه

از ۹ تا ده و نیم صبح . ...از رادیو تهران

برنامه ای با رویکرد مسائل اجتماعی ..... و گوشه چشمی هم به طنز و هنر و ذوق و

 شعر و شاعری

با حضور میهمانان شاعر و ظناز

با اجرای : صادق عبداللهی

سردبیری : پژمان کریمی

تهیه کنندگی : امیرحسین ثقفی

رادیو تهران . موج اف ام ردیف ۹۴ مگاهرتز

310 - توقف بیجا

 

حضور صادق عبداللهی

 

از همین جمعه .....هفدهم آذر...در برنامه :

 

توقف بیجا .....از رادیو تهران

 

از ساعت ۹ تا  ده و نیم صبح هر جمعه در رادیو تهران با برنامه " توقف بیجا "

در برنامه " توقف بیجا "  گروهی از فعالان عرصه طنز..ممکن است جرف های جالبی برای شما داشته باشند.

همین جمعه هفدهم آذر ماه...می توانید شنونده این برنامه باشید و تکلیفتان را روشن کنید که چطور برنامه ای است !

رادیو تهران روی موج اف ام ردیف ۹۴ مگاهرتز

۹ تا ده و نیم صبح هر جمعه .....توقف بیجا

 

309 - رادیو لبخند

 

لحظه های مثل قند

با رادیوی لبخند 

*****************************

بزودی ...

 

من و شما در" رادیو لبخند"

بنده و همکارانم هر هفته چهار ساعت در کنار شما و برای شما در

 

رادیو لبخند

 

هر روز در دو بخش چهار ساعته

از ۱۶ تا ۲۴

موج اف ام ردیف ۵/۱۰۵ مگاهرتز

 

بزودی

 

رادیو لبخند

 

 

306 - رادیو کتاب

 

پخش آزمایشی یک رادیو

 

رادیو کتاب

 

هم اکنون بشنوید

 

همه روزه از ساعت ۱۷ تا یک بامداد

موج اف ام ردیف  ۵/۸۹ مگاهرتز

 

298 - رادیو لبخند

 

 

 

توضیح واضحات ....در باره ...رادیو لبخند

 

جهت اطلاع علاقمندان به خبرهای رادیویی..به ویژه خانم برفی عرض می کنم که رادیو لبختد رادیوی جدیدی است که در بهمن ماه و ایام دهه فجر افتتاح میشه...

مدیر و مسولانش اشخاص دیگری هستند و بنده فقط خبرش رو نقل می کنم .... چون هم خودم رادیویی هستم و هم خوانندگان این وب به خبرهایی از این دست عادت دارند !

در همین چند روز آینده هم دو رادیوی جدید به جمع رادیوهای موجود اضافه میشه : رادیو کتاب ...و ..رادیو کودک و نوجوان

در هر کدام از این رادیوها...بنده هم مثل سایر رادیویی ها ممکنه برنامه ای داشته باشم یا نداشته باشم !

در پایان ...امیدوارم این توضیح نسبتاْ واضحات...کافی بوده باشه.

 

297 - رادیوی جدید

 

بزودی...

 

رادیو لبخند

 

برای دوستداران لبخند و شادی و نشاط

 

در بهمن ماه آغاز می شود

 

296 - پایان صبح تازه

 

 

 

پایان یک صبح تازه

 

در رادیو فرهنگ

 

به اطلاع علاقمندان برنامه های رادیویی می رسانذ

برنامه یک صبح تازه که بیش از دو سال هر دوشنبه از رادیو فرهنگ پخش می شد...به دلیل پایان یافتن قرار داد برنامه ...پایان یافت و در حال حاضر برنامهء دیگری در همان ساعت پخش می شود .

از عزیزانی که محبت داشتند و شنونده این برنامه بودند و همین طور دوستانی که دائم می پرسیدند.... نهایت سپاسگزاری رو دارم.

صادق عبداللهی

294 - وب رادیو

 

 

قابل توجه علاقمندان رادیو

وبلاگی برای رادیو دوستان 

رادیو وب ....ویژه تمام برنامه های رادیویی آغاز به کار کرد

 

رادیو وب....با همکاری گروهی از بروبچه های رادیویی و غیر رادیویی

 

با این نشانی :   رادیو وب ...برای دوستداران رادیو

290 - مصاحبه من در جام جم

 

با صادق عبداللهی...نویسنده برنامه طنز جمعه ایرانی

 

طنزنويسي نان دارد نتيجه ندارد
 
جام جم آنلاين: صادق عبداللهي 27 دي 1327 در تهران به دنيا آمده، قبل و بعداز انقلاب، نويسنده برنامه‌هاي «صبح جمعه با راديو» بوده و هم‌اكنون نيز همكاري‌اش را با این برنامه حفظ كرده است.
 

او خاطرات شنيدني از آنچه در طول اين سال‌ها بر اين برنامه راديويي گذشته در ذهن دارد.

برنامه‌اي كه چند سالي است به «جمعه ايراني»‌ تغيير نام داده، اما همان حال و هواي طنز و مفرح پيشينش را دارد.

زماني كه شما دانش‌آموز بوديد وقتي مي‌پرسيدند مي‌خواهيد چكاره شويد جواب مي‌داديد طنزنويس راديو؟‌

براي جواب اين سوال بايد به قبل‌ترش برگرديم. مادرم مي‌گفت زماني كه نوزاد بودي، سيدي آمده و گفته بچه شما در آينده از قلمش نان درمي‌آيد. آن‌موقع همه مي‌خواستند دكتر و مهندس بشوند. در زمان بچگي ما، اين‌جور مشاغل ارزش بيشتري داشت. من از ابتدا به نوشتن فكر مي‌كردم. به جاي ديگران انشاء مي‌نوشتم. كتاب زياد مي‌خواندم. آن زمان كتابخانه‌هاي مدارس كتاب‌هاي به‌روزي داشتند و معلم‌ها بچه‌ها را وادار مي‌كردند در طول سال چند كتاب بخوانند. وقتي دوم دبيرستان بودم بشدت دنبال مجله‌ها بخصوص مجله اطلاعات هفتگي و روشنفكر بودم. مجله روشنفكر هر هفته دو صفحه طنز داشت كه خيلي محبوب بود. آقاي الهامي، دبير بخش داستان‌هاي اين مجله بود. شروع كار من با راهنمايي‌هاي ایشان بود. جوانان، پرتيراژترين مجله آن زمان بود كه من در كلاس‌هاي خبرنگاري‌اش شركت كردم. من در آن زمان ادعاي داستان‌نويسي داشتم. داستاني نوشتم و به دفتر مجله اطلاعات هفتگي بردم. يكي از نويسندگان آنجا داستانم را خواند و گفت اين كار خيلي غلط دارد. فردايش كه آمدم، ديدم فقط 16 تا ايراد املايي و انشايي از من گرفته است. زيرش نوشته بود تو بروي طنز بنويسي خيلي بهتر است. به اين ترتيب، خيلي ضايع شدم. فكر مي‌كردم خيلي داستان خوبي نوشتم. بعد از اين بود كه اولين طنزم را درباره اوضاع مدرسه‌ام براي مجله جوانان نوشتم. اين مجله روزهاي دوشنبه چاپ مي‌شد. دوشنبه كه مدرسه رفتم، ظهرش مديرم من را از آن مدرسه اخراج كرد. من داستاني نوشته بودم درباره گم‌شدن يك پرونده در مدرسه كه پيدا نشد. يعني اولين طنزي كه من نوشتم منجر به اخراجم شد.

يعني شما به خاطر حرف يك نويسنده طنزنويس شديد و خودتان علاقه‌اي به طنز نداشتيد؟

آن زمان نمي‌دانستم به طنز علاقه دارم يا نه. فقط آن نويسنده به من گفت تو خيلي تلخ مي‌نويسي، ولي ديدگاه طنزت خوب است. حرف او من را كنجكاو كرد.

بعد از مجله جوانان با چه نشرياتي همكاري كرديد؟

آن زمان بعد از توقيف مجله «توفيق» مجله‌اي به نام «كاريكاتور» منتشر مي‌شد. من تعدادي از مطالبم را برايشان پست كردم. خودشان تلفن زدند و گفتند بلند شو بيا اينجا. دفترشان ميدان فردوسي بود. آن مدير خيلي حرفه‌اي نبود، ولي دوست داشت دفتر مجله‌اش شلوغ باشد. بيشتر طنزنويسان تهران در آنجا جمع شده بودند. حدود سه سال با مجله كاريكاتور كار كردم. آن زمان خيلي پركار بودم. از سال 1350 به تلويزيون آمدم. آن زمان يك برنامه انتقادي به نام خارج از محدوده بود كه متن‌هايش را من مي‌نوشتم. همزمان براي برنامه بامدادي راديو هم مي‌نوشتم. من و ابوالقاسم صادقي در كنار هم متن‌هاي راديو را مي‌نوشتيم. بتدريج ديديم كه داريم براي همه برنامه‌هاي زنده راديو مي‌نويسيم. آن زمان راديو زياد نويسنده نداشت. تعدادي بودند كه بيشتر از روي كتاب‌ها رونويسي مي‌كردند.

با برنامه صبح جمعه هم از اولش همكاري مي‌كرديد يا بعدها به گروه اضافه شديد؟‌

من همه چيزها را از اولش بودم. (مي‌خندد) قبل از انقلاب يك برنامه با عنوان «شما و راديو» از راديو ايران پخش مي‌شد. چهار گروه اين برنامه را كار مي‌كردند و هر ماه نوبت به يك گروه مي‌رسيد. اسم برنامه‌اي كه من برايش مي‌نوشتم «دوخت و دوز» بود. من هنوز ازدواج نكرده بودم و خانه و زندگي نداشتم. شبانه‌روز براي راديو مي‌نوشتم.

با راديو رابطه استخدامي داشتيد؟‌

نه، دستمزد مي‌گرفتم. هر برگه‌اي كه مي‌نوشتم ده تومان قيمت داشت. هر برگه حدود دو دقيقه برنامه مي‌شد. در شرايطي كه تهيه‌كننده ارشد راديو 5000 تومان مي‌گرفت.‌ من نزديك به 40 هزار تومان دريافتي داشتم، چون خيلي پركار بودم.

در صبح جمعه با شما قديمي و جمعه ايراني جديد چه وجوه اشتراكي مي‌بينيد؟‌ به نظر شما محتواي اين برنامه به‌مرور زمان دچار چه تغييراتي شده است؟‌

برنامه‌اي كه من 40 سال پيش مي‌نوشتم 80 درصدش همين الان مصداق دارد. موضوعات80 درصد طنزهاي برنامه‌هاي راديويي طنزهاي سبك و خنثي است. مثلا بداخلاقي و ترافيك كه مقصر خاصي هم ندارد. اين موضوعات از سال 1350 تا الان جاري بوده است. آن زمان، من طنزي نوشته بودم كه يك نفر مي‌گفت ماشين من را دزديدند. دوستش مي‌گفت نگران نباش. دزد در ترافيك گير مي‌كند و دستگير مي‌شود. اين موضوع همين الان هم صدق مي‌كند. 40 سال پيش كه تعداد ماشين‌ها كم بود هم ترافيك داشتيم. الان حدود 10 درصد طنزها نسبت به آن زمان عوض شده است. مثلا رايانه و اينترنت طنزهاي خاصي را با خودش آورده است.

درباره آن بخش از متن‌ها كه دچار تغيير شده صحبت كنيد. چه چيزهايي عوض شده كه شما مجبور شده‌ايد متن‌هايي با موضوعات جديد بنويسيد؟‌

يك زماني مسائل خانوادگي مثل مادرزن و مادرشوهر خيلي مطرح بود. لوس‌بودن بچه‌ها يكي از سوژه‌هاي ثابت بود. الان به‌دليل ماشيني‌شدن زندگي‌ها خيلي از اين مسائل حذف شده است. الان ما ديگر خيلي درباره مادرشوهر نمي‌نويسيم. زندگي ماشيني همه‌چيز را عوض كرده است. آن‌موقع خبري از محدوده ترافيكي و زوج و فرد نبود. الان پيامك و تلفن كارها را خراب كرده است. مدت‌هاي مديد مي‌گذرد و شما بزرگ‌ترهايتان را نمي‌بينيد.

فكر نمي‌كنيد الان راديو يك مقدار دنباله‌رو شده است؟ مثلا لطيفه‌هاي «پ‌نه‌پ» در اينترنت متولد مي‌شود و بعد راديو مي‌آيد اينها را مصرف مي‌كند.

من اين نكته را يك ايراد مي‌دانم. راديو به‌عنوان يك رسانه ملي بايد منشأ حركت باشد. پ‌نه‌پ را آدمي ناشناس خلق كرده كه هويتش معلوم نيست. شما الان مي‌توانيد خبرهاي فردا صبح راديو را در اينترنت بخوانيد. در حالي كه يك زماني راديو اولين منبع خبر بود.

رواج اينترنت توقعات مردم را بالا برده است، مردم الان يكسري طنزهاي وبلاگي و اينترنتي را مي‌خوانند و بعد انتظار دارند شما در راديو هم در همان سطح و با همان صراحت عمل كنيد.

الان مردم خطوط قرمز را بهتر از ما مي‌شناسند. مي‌دانند كه در راديو با خيلي چيزها نمي‌شود شوخي كرد. مطلبي كه در يك مجله طنز نوشته مي‌شود،‌ نمي‌تواند در راديو بيان شود. چون آنجا مخاطبش محدود است.

معيار خود شما براي نوشتن متن‌هاي طنز چيست؟ مثلا وقتي بخواهيد با يك وزير شوخي كنيد چه خط قرمزهايي را در نظر مي‌گيريد؟

معيار ما اين است كه شوخي نكنيم (مي‌خندد). شاعر مي‌گويد: ز شوخي بپرهيز اي با خرد كه شوخي تو را آبرو مي‌برد. يكي از توصيه‌هاي امام صادق(ع) اين است كه با بزرگ‌تر از خودت شوخي نكن. چون اگر آن آدم ظرفيتش را داشته باشد تو سبك مي‌شوي و اگر آن آدم ظرفيتش را نداشته باشد تو ضايع مي‌شوي. ما اسم برنامه‌هاي خودمان را كارهاي مفرح و شادي‌آفرين مي‌گذاريم.

عبداللهي: شخصيت «سق‌سياه» را من خلق كردم. اين‌جور چيزها‌ شانسي اتفاق مي‌افتد. ما آن زمان به روستايي در استان اصفهان رفته بوديم. آنجا دو درخت كنار هم ديديم كه يكي سرسبز بود و ديگري خشك. به فكرم رسيد كه چه خوب است شخصيتي خلق كنيم كه سق‌سياه باشد و چشم شوري داشته باشد

دو سال پيش آقاي ضرغامي در جلسه‌اي گفتند در برنامه‌هاي طنز خط قرمزي نداريم. من در همان جلسه گفتم تمام مهمانان اين جلسه كه بيشترشان برنامه‌سازند خودشان جزو خط قرمزها هستند. به نظر من اگر عوامل برنامه نسبت به كاري كه مي‌كنند آگاه باشند مشكلي ايجاد نمي‌شود. ناآگاهي كار را خراب مي‌كند. وقتي مي‌خواهي راجع به وزير راه حرفي بزني، هر كسي يك نظري دارد. اين نظرات بيشتر سليقه‌اي است. وقتي مدير شبكه سه از برنامه نود حمايت مي‌كند اين برنامه پرطرفدار مي‌شود، اما اگر مدير بخواهد دست به عصا راه برود،‌ برنامه خنثي مي‌شود.

در اين برنامه كه به قول شما مفرح است، بيشتر دوست داريد به چه موضوعاتي بپردازيد؟‌

به چيزهايي مي‌پردازيم كه مبتلابه جامعه باشد. موضوع ترافيك براي بسياري از شهرستاني‌ها جذابيتي ندارد، اما متاسفانه در راديو خيلي وقت‌ها معيار تهران است. وقتي تهران باران مي‌آيد مجري مي‌گويد به‌به چه هواي خوبي. در حالي كه هواي بندرعباس باراني نيست. كاغذبازي اداري يكي از همين موضوعات است. ما يك ‌بار داستاني داشتيم كه يك رئيسي يك‌بار مي‌بيند پرونده‌هاي زيادي را بايگاني كرده است. به كارمندانش دستور مي‌دهد همه را آتش بزنند، اما قبلش از همه آنها يك كپي هم مي‌گيرد! يعني كاغذبازي ادارات ما تمامي ندارد. مي‌خواهند كاري نو بكنند، اما در نهايت همان مي‌شود.

درباره روند نگارش متن‌هاي جمعه ايراني توضيح بدهيد. برنامه‌تان در مجموع چند نويسنده دارد؟

در جمعه ايراني هر كسي وظيفه‌اي دارد. برخي فقط ترانه مي‌نويسند،بعضي‌ها نمايشنامه‌نويس هستند. الان اين برنامه حدود هشت نفر نويسنده دارد. من بيشتر متن گويندگان،‌ مسابقه‌ها و ترانه‌ها را مي‌نويسم. سرپرست نويسندگان نداريم. هركسي متن‌هايش را به سعيد توكل مي‌دهد. شگرد كار من زنده‌نويسي است. يعني من از قبل چيزي نمي‌نويسم. همان‌جا هنگام ضبط برنامه مي‌نويسم. من در برنامه‌هاي زنده هم همان‌جا مي‌نويسم. اين‌طوري عادت كردم.

از بين تيپ‌ها و شخصيت‌هاي برنامه كداميك را شما خلق كرده‌ايد؟‌

شخصيت «سق‌سياه» را من خلق كردم. اين‌جور چيزها‌ شانسي اتفاق مي‌افتد. ما آن زمان به روستايي در استان اصفهان رفته بوديم. آنجا دو درخت كنار هم ديديم كه يكي سرسبز بود و ديگري خشك. به فكرم رسيد كه چه خوب است شخصيتي خلق كنيم كه سق‌سياه باشد و چشم شوري داشته باشد. مهران اماميه اين تيپ را خيلي خوب اجرا كرد. از قضا جايي كه براي برنامه «جدي نگيريد» كار مي‌كرديم رودخانه پرآبي در جريان بود. وقتي از آنجا برگشتيم،‌ اهالي آنجا گفتند رودخانه خشك شده است. به سق‌سياه بگوييد، بيايد. ما شانس آورديم كه آن رودخانه شانسي دوباره پرآب شد.

چرا در طول چند سال اخير خيلي تيپ جديدي به برنامه اضافه نشده است؟‌ اين‌طور به نظر مي‌رسد كه شما داريد از همان تيپ‌هاي قديمي استفاده مي‌كنيد.‌

شخصيت‌ها معمولا از يك جايي تغذيه مي‌شوند. مثلا جاويدنيا شخصيت «خان‌خان» را براساس يكي از فاميل‌هاي دورش تقليد مي‌كند. زماني شخصيت‌ها را بر اساس لهجه‌ها تقليد مي‌كردند. الان اين كار كمتر شده است. ما يك شخصيت بهمني داريم كه لهجه مازندراني دارد. ولي غلبه با ويژگي‌هاي رفتاري است. اگر بخواهيم 50 سال تاريخچه راديو را بررسي كنيم بازيگراني مي‌بينيم كه در دوران خودشان مشخصه‌هاي اين كار را داشتند. الان اگر متن را به كس ديگري هم بدهيد اجرا كند اتفاقي نمي‌افتد، اما در گذشته نمي‌شد به جاي منوچهر نوذري كس ديگري را جايگزين كرد. به جاي عزت‌الله مقبلي نمي‌شد كسي را گذاشت. اينها خودشان خالق آن شخصيت‌ها بودند. منوچهر نوذري بدون اين كه بخواهد تيپي را تقليد كند منوچهر نوذري بود. به قول معروف چاهش آب داشت. الان هر چه جلوي بازيگران مي‌گذاري همان را مي‌خواند. بداهه خيلي كم شده است.

يعني هنرمندي كه برايش متني اختصاصي را بنويسيد خيلي كم است؟‌

بله. زماني شعرهاي بحر طويلي مي‌نوشتم كه اميرحسين مدرس آن را مي‌خواند. مدرس مدتي درگير بازي در سريال بود و نيامد. هر كسي آمد اينها را خواند شعرها را خراب كرد. من ديگر ننوشتم. برخي‌ها توانايي‌هاي خاصي دارند. الان وقتي مدرس نمي‌آيد من ديگر بحر طويل نمي‌نويسم. من نقش جانعلي را براي عباس محبي مي‌نوشتم. بعضي‌ها اداي جانعلي را درمي‌آورند، اما اين نقش را فقط خودش مي‌تواند بازي كند.

فكر مي‌كنيد اين طنزهاي راديويي تاثيري هم روي عملكرد مسئولان دارد يا فقط باعث خنده و شادي مردم مي‌شود؟‌

به نظر من اين طنزها هيچ اثري ندارد. وقتي چيزي بارها تكرار شود، اثرش را از دست مي‌دهد. شما وقتي تازه وزير شده‌ايد به همه چيز حساس هستيد. مي‌ترسيد يك نفر پشت سرت حرف بزند. ولي وقتي مي‌بيني در راديو و تلويزيون و روزنامه همه دارند درباره‌ات حرف مي‌زنند با خودت مي‌گويي بگذار اينقدر بگويند تا خسته بشوند. ما الان به اين نقطه رسيده‌ايم. ولي ما خسته نمي‌شويم! كارمان را انجام مي‌دهند. الان كار طنز مثل چاه ميرزا آغاسي است. مقني مي‌گفت اين چاه براي شما آب ندارد. او جواب داد: اما براي تو نان دارد. شغل ما اين است كه طنز بنويسيم.

يعني طنزهايتان هيچ بازخوردي در سطح مسئولان نداشته است؟‌

اثر منفي داشته است. با ما دعوا كرده‌اند بابت طنزي كه نوشته‌ايم، اما بعدش كار مثبتي انجام نشده است. من بازخورد چنداني نديده‌ام.

مثلا چه اعتراض‌هايي شده است؟‌

برنامه‌هاي طنز براساس موضوعات روز نوشته مي‌شود. ما مدتي درباره پژوهايي كه آتش مي‌گرفتند، برنامه مي‌ساختيم، اما نتيجه‌اش اين شد كه ايران خودرو ديگر به راديو آگهي نداد. من اثر مثبتي نديده‌ام. من زماني براي برنامه صبحگاهي راديو پيام مي‌نوشتم و اثرش را بسرعت مي‌ديدم. وقتي به يك موضوع انتقادي در نقطه‌اي از شهر اشاره مي‌كرديم،‌ بلافاصله مشكل حل مي‌شد، اما الان برنامه طنز را همه به شوخي مي‌گيرند. مسئولان هم با مردم مي‌خندند. وقتي برنامه لحن جدي داشته باشد، قضيه فرق مي‌كند. مثلا اگر مردم زنگ بزنند بگويند فلان نقطه معتاد زياد دارد ممكن است يك پليسي به اين مشكل رسيدگي كند.

هيچ مسئولي نمي‌آيد براساس متن يك نويسنده خودش را اصلاح كند. اين همه درباره هواپيماي توپولف نوشتيم. چه اتفاقي افتاد؟ قراردادهايشان تمام شد كه ديگر خريداري نكردند. ما در راديو به برنامه‌هاي خودمان هم كه انتقاد مي‌كنيم اتفاقي نمي‌افتد. ما داريم درباره اتفاقاتي كه افتاده و زمانشان گذشته صحبت مي‌كنيم. ما هر سال درباره شهريه مدارس صحبت مي‌كنيم. هر سال وزير آموزش و پرورش مي‌گويد تخلفات را به ما گزارش كنيد، اما مديران شهريه غيرقانوني مي‌گيرند و اگر دانش‌آموزي اعتراض كند ثبت‌نام نمي‌شود.

ولي همين كه برنامه‌اي بتواند مردم را بخنداند كار مهمي كرده است. موافقيد؟‌

من در راديو فرهنگ برنامه‌اي به نام «يك صبح تازه»‌ دارم. شعار ما اين است برنامه‌اي كه شما را به فكركردن وانمي‌دارد! ما مي‌گوييم در دنيايي كه همه در حال فكركردن هستند يك برنامه بايد بتواند كاري كند كه شما سبك شويد. همه روان‌شناسان دنيا مي‌خواهند شما را از چارچوب مشكلات بيرون بياورند.

بيشتر وقت شما صرف برنامه‌هاي راديويي مي‌شود. وسوسه نشده‌ايد روي تلويزيون وقت بگذاريد؟

الان من به راديو آلوده شده‌ام. همزمان براي چند شبكه مي‌نويسم و اجرا مي‌كنم. الان راديو و تلويزيون هيچ فرقي با هم ندارند. زماني كه ما در صبح جمعه با شما كار مي‌كرديم، هر وقت در تلويزيون برنامه داشتيم، مي‌گفتند راديويي‌ها آمدند. الان همه برنامه‌هاي تلويزيون شنيداري شده‌اند. شما مي‌توانيد برويد از يك اتاق ديگر و تلويزيون را بشنويد.

من آخرين بار در شبكه تهران يك سال مجري بودم. همان سال هم سكته مغزي كردم. فكر كردم به خاطر اين اجراست. ديگر جرات نكردم به تلويزيون بروم.

احسان رحيم‌زاده - گروه راديو و تلويزيون

277 - باز هم یک صبح تازه !

 

از دوشنبه پنجم تیرماه نود و یک

یک مسابقه شعری

 ( شعرهای طنز بگویید )!

و .....

یک مسابقه موسیقایی

 ( آیا خواننده ها را می شناسید )!؟

در یک صبح تازه

در کنار بخش های همیشگی یک صبح تازه....

هشت و نیم تا ده صبح دوشنبه

رادیو فرهنگ موج اف ام ردیف ۱۰۶ مگاهرتز

 

276 - عید سعید مبعث

 

 

اطلاع رسانی...در باره برنامه رادیویی

یک صبح تازه..از رادیو فرهنگ

به نقل از عوامل یک صبح تازه ، این دوشنبه 29 خرداد ماه مقارن با عید سعید مبعث...ویژه برنامه یک صبح تازه ...عید بزرگ مبعث را جشن خواهد گرفت.

در این ویژه برنامه :
استاد منوچهر و
الی زاده بخش سخن دوست را اجرا خواهد کرد.
مرتضی تبریزی به همرا مژگان افروزی و اعظم حبیبی نمایش های کوتاهی را به اجرا در خواهند آورد .

همین طور : یک لحظه با شعر.... و کاریکلماتورهای پرویز شاپور تقدیم شما خواهد شد.
 
یک صبح تازه با اجرای صادق عبداللهی .

دوشنبه هشت و نیم تا یازده صبح از رادیو فرهنگ
موج اف ام ردیف 106 مگاهرتز .

275 - وبلاگ صبح تازه

 

یک صبح تازه

از رادیو فرهنگ

 

274 _  یک صبح تازه

 

رادیو فرهنگ . دوشنبه ها ساعت هشت و نیم تا یازده صبح

یک صبح تازه

 

ویژه برنامه های تابستان نود و یک

 

از دوشنبه ۲۲ خرداد ماه، برنامه " یک صبح تازه " وارد ویژه برنامه های تابستانی خود خواهد شد .

در ویژه برنامه های تابستانی یک صبح تازه  ، رویکرد طنز و نشاط و سرگرمی را جدی تر خواهیم گرفت و با بخش های مفرح تری در اوقات فراعت تابستان قرار خواهیم گرفت .

یک مسابقه جذاب در ارتباط با موسیقی...

  بخش جدید :   رادیو در یک صبح تازه...

انعکاس ریز تازه های رادیو فرهنگ

یک لحظه با شعر

دنیای کاریکلماتور

داغ ترین خبرهای روز ( شایدم شب )!

نمایش های کوتاه و شیرین

سخن دوست

و...بسیاری نکته های ریز و درشت رادیویی

رادیو فرهنگ موج اف ام ردیف ۱۰۶ مگاهرتز . هر دوشنبه از هشت و نیم تا یازده صبح.....یک صبح تازه

مژگان افروزی : مجری بازیگر

اعظم حبیبی : بازیگر
مرتضی تبریزی : بازیگر

با حضور : منوچهر والی زاده

و اجرای : صادق عبداللهی

برنامه ای از گروه : مطالعات فرهنگی رادیو فرهنگ

263 _ شبکه جهانی جام جم

 

http://s2.picofile.com/file/7231843224/Sadegh_Abdolahi_in_Radio_Aftab_11_di_1390.wmv.html

لینک دریافت تصویر میهمان بودن من در شبکه جام جم...برنامه آفتاب مهربانی

این لینک از سایت محمد اوزی تحت عنوان "طنزنویس قدیمی" در بلاگفا برداشته شده :

 

لینکتصاویر مصاحبه صادق عبداللهی در جام جم

262 - یک صبح تازه

 

یک صبح تازه

 

یک صبح تازه در رادیو فرهنگ...دوشنبه دوازده دیماه نود

در این دوشنبه قراره به هم " یه حرف خوشگل " بزنیم.به همسر...به مادر...به پدر...به فرزند یا دوست یا نامزد یا هر کی !
در برنامه " یک صبح تازه " در دوشنبه دوازدهم دیماه نود ، موضوع برنامه " یه حرف خوشگل " هست...به هرکس که دوست داریم !
به صابخونه.به یه کارمند...به یه راننده ی تاکسی..و البته حرف های خوشگل شما هم از همین نقطه نقل میشه !
...
در طول برنامه "مژگان افروزی " دو بخش " یک مطلب یک وبلاگ " و "یک لحظه با شعر " رو اجرا خواهد کرد.
"غزل نهانی " خبرهای فرهنگی هنری رو خواهد گفت.
و " زهرا شاهمرادی " هم بخش شاعران جوان تر رو تقدیم شنوندگان خواهد کرد.

یک صبح تازه دوشنبه ها ساعت هشت و نیم تا یازده صبح از رادیو فرهنگ. موج اف ام ردیف 106 مگاهرتز.با اجرای صادق عبداللهی

259 _روزنامه جام جم

 

 پشت صحنه برنامه "یک صبح تازه "

دوشنبه ها از ساعت ۵/۸ تا ۱۱ صبح موج اف ام ردیف ۱۰۶ مگاهرتز

همراهان یک صبح تازه :
منوچهر والی زاده.مرتضی امرجی. مژگان افروزی.غزل نهانی.گندم اصفهانی  و صادق عبداللهی .

برنامه ای از گروه مطالعات فرهنگی رادیو فرهنگ

 
پشت صحنه راديو فرهنگ
 
 
جام جم آنلاين: مطلع شديم منوچهر والي‌زاده، از گويندگان و پيشكسوتان راديو و دوبله، در برنامه صبحگاهي «يك صبح تازه» كه با محوريت طنز تهيه و توليد مي‌شود، حضور دارد و بخش يك سخن دوست را اجرا مي‌كند.

بخش‌هاي طنز به عنوان يكي از قابليت‌هاي جذاب راديويي همواره مورد توجه برنامه‌سازان راديو بوده است، زيرا نقش قابل توجهي در نشاط و پويايي مردم دارد.

گزارشي كه در پي مي‌آيد، حاصل يك روز همراهي با عوامل اين برنامه صبحگاهي است.

برنامه با اين جمله كنايه‌اي شروع مي‌شود: «اين برنامه‌اي است كه شما را به فكر كردن وا نمي‌دارد».

وقتي امرجي (تهيه‌كننده) موسيقي تيتراژ را پخش مي‌كند، صادق عبداللهي آرام و خونسرد مي‌گويد: «آغاز سخن به‌نام حق. بسم‌الله. سلام صبح شما به‌خير». سپس با تاكيد بيشتر ادامه مي‌دهد: «صبح دوشنبه شما به‌خير. اميدوارم خوب و خوش و سلامت باشيد. امروز هم در خدمت شما خواهيم بود تا ساعت 11 صبح با اين دوستان».

وقتي عبداللهي نام يكايك عوامل برنامه را مي‌خواند، از دو شماره تلفن و سامانه پيامك 30000558 به عنوان راه‌هاي ارتباط با برنامه صحبت مي‌كند.

او در تشريح و تفصيل موضوع «يك صبح تازه» مي‌گويد: «امروز مي‌خواهيم در مورد عيب‌هاي خودمان صحبت كنيم؛ عيب‌هايي كه بعضي مواقع حسن به شمار مي‌آيند اما در زندگي ما يواش يواش تبديل به عيب مي‌شن.مي‌خواهم بگويم هر عيبي داريد با زبان خوش به ما بگوييد. عيب داشتن كه عيب نيست. نگفتنش عيبه! بيايين امروز اعتراف كنيم كه چه مشكلاتي با خودمان داريم. چه عيب‌هايي داريم كه مي‌دونيم داريم اما برطرفش نمي‌كنيم.»

وقتي امرجي موسيقي شاد پخش مي‌كند، عبداللهي صميمانه‌تر از لحظه قبل ادامه مي‌دهد: «بالاخره عيب شما چيه؟! ماكه خودمان كلي عيب داريم. بعضي‌ها چرت مي‌زنن. بعضي‌ها زيادي بيدارن. بعضي‌ها غرمي‌زنن!»

با اشاره دست عبداللهي، امرجي موسيقي ديگري پخش مي‌كند و اين حكايت از هماهنگ بودن تهيه‌كننده با گوينده برنامه است، زيرا مي‌دانند كه در لحظه در مورد چه چيزي و با چه چاشني‌اي صحبت كنند. 

وقتي امرجي ترانه زنده‌ياد غلامحسين بنان را به نام خوشه‌چين پخش مي‌كند، عبداللهي مي‌گويد: «در ساعت 8 و 42 دقيقه و 40 ثانيه شنونده خبرهاي فرهنگي باشيم با اجراي غزل نهاني».

دور از كليشه و اجرا در فضايي صميمي

فرصت را غنيمت مي‌شمارم و از صادق عبداللهي، سردبير و مجري «يك صبح تازه» مي‌خواهم در خصوص بخش‌هاي مختلف برنامه برايم صحبت كند.

او مي‌گويد: «خبرهاي فرهنگي هنري را غزل نهاني اجرا مي‌كند و جا دارد از زحمات گندم اصفهاني كه كارهاي تحقيقاتي برنامه را انجام مي‌دهد، تشكر كنم. همچنين قسمت «طرقه» با هدف بررسي موسيقي‌هاي محلي و سنتي و «ضرب‌المثل‌ها» در بخش‌هاي كوتاه 10 دقيقه‌اي لابه‌لاي برنامه پخش مي‌شود كه احساس مي‌كنم اين بخش‌ها سنگين‌تر از وضعيت عمومي برنامه است و سرعت يك برنامه تفريحي را كم مي‌كند.»

وقتي از عبداللهي درباره انتخاب موضوعات مي‌پرسم، مي‌گويد: «براي انتخاب موضوعات ساعت‌ها فكر مي‌كنم اما في‌البداهه آن را بيان مي‌كنم. در كل اين برنامه ـ كه دو ساعت و نيم طول مي‌كشد ـ يك كاغذ بيشتر ندارم كه سر تيتر خبرهايي را كه مي‌خواهم درباره آن صحبت كنم، مي‌نويسم. اصل برنامه، حرف زدن بر اساس خبرهاي روز است؛ خبرهايي كه مي‌شود با آن شوخي كرد. در حال حاضر، بالاترين نقطه طنز برنامه، پيامك‌هاي مردم است كه به برنامه ارسال مي‌شود. احساس مي‌كنم يكي از رموز موفقيت برنامه، نوع اجراي آن است زيرا از روي نوشته‌اي خاص، متن نمي‌خوانم بلكه براي شنونده‌ها در فضاي صميمي صحبت مي‌كنم و طوري مطالب را بيان مي‌كنم كه براي مخاطب با هر گويشي قابل فهم باشد.»

عبداللهي ضمن اشاره به انسجام و يكدستي برنامه تصريح مي‌كند: «براي ايجاد فضاي شاد با عوامل برنامه نيز شوخي مي‌شود. همچنين براي جلوگيري از فضاي يكنواخت، فاصله‌ها را رعايت مي‌كنيم و هر 15دقيقه يك‌بار مطالب متنوع به صورت طنز بيان مي‌شود.»

او خاطرنشان مي‌كند: «خبرهاي روز و طنزهايي كه اطرافمان هست، در يك صبح تازه مطرح مي‌شود، گاهي نيز جدي‌تر مي‌شويم و مسائل بسيار جدي را بررسي مي‌كنيم اما در حقيقت اين برنامه مجموعه طنز خبري است كه تنها بخش جدي آن، شعرخواني و معرفي كتاب است.»

از عبداللهي درباره همزماني كار اجرا و سردبيري مي‌پرسم، مي‌گويد: «اين كه يك نفر سردبير باشد و همزمان اجرا ي كار را بر عهده داشته باشد، كار را ساده‌تر مي‌كند. به اين ترتيب، قرار نيست اطلاعات بين چند نفر رد و بدل شود و مشكلات را كمتر كرد، نياز به چك كردن نيست  وضمن مشورت با تهيه كننده تصميم مي‌گيريم كه چه چيزي را پخش كنيم.»

وقتي از عبداللهي مي‌پرسم آيا برنامه‌سازان راديو توانسته‌اند به معناي طنز فاخر نزديك شوند، مي‌گويد: «قبل از اين‌كه به طرف طنز فاخر برويم، بايد بدانيم تعريف طنز چيست. طنز، طرح مسائل تلخ به زبان شيرين است. با توجه به مسائل و مصالحي كه در راديو و تلويزيون وجود دارد، ناخودآگاه برنامه‌سازان اين رسانه‌ها به سمت طنز فاخر مي‌روند. البته نمي‌توان از اين نكته گذشت كه آنچه مد نظر مسوولان تلويزيون و راديوست، طنز سنگين‌تري طلب مي‌كند و كمتر مورد استقبال شنوندگان قرار مي‌گيرد، چون شنوندگان راديو بيشتر به دنبال ريتم‌هاي تند و برنامه‌هاي انتقادي هستند.»

خودماني بودن در يك صبح تازه

از مژگان افروزي كه اجراي بخش اشعار را به عهده دارد، درباره نوع لحن و بيان شعرهايي كه در برنامه مي‌خواند، مي‌پرسم. مي‌گويد: «شعر كلام حسي است و نمي‌توان تفكيك كرد كه در بخش‌هاي مختلف روز، آن را به چه صورت اجرا كرد.»

اين گوينده جوان درباره انتخاب شعر‌ها مي‌گويد: «معمولا شعرها را با نظر آقاي عبداللهي انتخاب مي‌كنم. در انتخاب شعرها محدوديتي وجود ندارد. بيش از اين‌كه فكر كنم شعر چه شاعري را بخوانم، شعري را انتخاب مي‌كنم كه محتواي دل انگيزي داشته باشد. ما در سرزميني زندگي مي‌كنيم كه مردم پيوند خوبي با ادبيات برقرار كرده‌اند. ضمن اين‌كه مخاطب ما صاحب درك است و درباره ما قضاوت خواهد كرد.»

افروزي كه كار خود را در راديو با نويسندگي شروع كرده و در شبكه‌هاي راديويي جوان، آشنا، گفت‌وگو و فرهنگ صاحب تجربه است، مي‌گويد: «قبل از اين‌كه بخش «يك لحظه با شعر» را اجرا كنم، از ميان 700 شعر بررسي شده، تنها 30 شعر را براي خواندن انتخاب كردم.»

او كه بخش «معرفي كتاب» را نيز به عهده دارد، ادامه مي‌دهد: «اگر در اجراي اين بخش تپق بزنم دور از ذهن نيست اما در بخش شعر نمي‌توانم تپق بزنم. چون شعر احساس شنوندگان را تحريك مي‌كند و خواندن اشتباه آن براي مخاطب آزاردهنده است. تمام زيبايي شعر به خواندن زيبا و پيوسته آن است.»

گوينده بخش هنري برنامه ادامه مي‌دهد: «حسن آيتم توليدي اين است كه استرس و ترس از تپق زدن كم مي‌شود. همچنين تهيه‌كننده براي انتخاب موسيقي و گوينده براي لحن خواندن زمان بيشتري دارند و ما بهتر مي‌توانيم برنامه‌ريزي كنيم.»

افروزي حسن برنامه «يك صبح تازه» را در خودماني بودنش مي‌داند و مي‌گويد: «من كه در گذشته شنونده اين برنامه بودم اصلا احساس نمي‌كردم استوديويي وجود دارد و كسي پشت ميكروفن صحبت مي‌كند. چارچوب نداشتن «يك صبح تازه» آن را جذاب مي‌كند. لزومي ندارد مخاطب چارچوب كاري برنامه را بداند و اين مهم‌ترين تفاوتي است كه با ديگر برنامه‌هاي روزانه احساس مي‌شود. برنامه‌هاي طنز بسياري در راديو ساخته مي‌شود اما كمتر برنامه‌اي اين حس خودماني بودن را دارد و همه اينها به لحن و اجراي خوب آقاي صادق عبداللهي برمي‌گردد.»

وقتي از افروزي مي‌پرسم بيشتر چه كتاب‌هايي را معرفي مي‌كنيد، مي‌گويد: «ابتدا آثار شاعراني كه شناخته‌تر بودند، معرفي مي‌كرديم ولي در ادامه تصميم داريم كارهاي شاعران جوان و شاعران فارسي زبان كشورهاي همسايه را معرفي كنيم و فكر مي‌كنم براي شنونده‌ها جالب باشد. شعرهاي شاعران فارسي زبان كشورهاي همسايه واقعا زيباست و حيف است كه شنيده نشود.»

افروزي يكي از ويژگي‌هاي اخلاقي عبداللهي را حوصله كاركردن با جوان‌ها مي‌داند و مي‌گويد: «ايشان براي عوامل جوان برنامه بيشتر وقت مي‌گذارند و حوصله به خرج مي‌دهند تا جايي كه معتقدم كار كردن با ايشان لذت بخش است.»

هنر گوينده در حفظ شنونده

وقتي والي زاده آمادگي خودرا براي اجرا اعلام مي‌كند، امرجي (تهيه كننده) موسيقي زيبايي را كه تداعي‌كننده پيوند قديمي‌ها با نسل جوان است، پخش مي‌كند.

امرجي مي‌گويد: «براي بخش «سخن دوست» موسيقي تلفيقي را با در نظر گرفتن: ارتباط بين گذشته‌ها و جوان‌هاي امروزي آماده كرده‌ام. چون معتقدم قديمي‌ها بيشتر موسيقي سنتي را مي‌پسندند و جوان‌ها به موسيقي پاپ گرايش دارند».

بعد از اين‌كه منوچهر والي‌زاده بخش «سخن دوست» را اجرا مي‌كند، از او درباره اجراي اين بخش مي‌پرسم. مثل هميشه با تبسمي كه نشان‌دهنده رضايت او از كار است، مي‌گويد: «متن‌هاي اين قسمت را آقاي عبداللهي نوشته‌اندو از من دعوت كردند در «يك صبح تازه» حضور پيدا كنم و چون از نزديك ايشان را مي‌شناختم و كارهايشان را قبول دارم و سبك نوشته‌هاي ايشان را مي‌پسندم، با كمال ميل پذيرفتم. در اين برنامه آنچه در توانم هست را با حس خوبي بيان مي‌كنم.»

والي‌زاده تاكيد مي‌كند: «بازيگر راديو در درجه اول بايد صدا و بيان خوبي داشته باشد. كار در راديو مشكل است چون تصوير وجود ندارد و گوينده بايد با حس و تمرين مضاعف، خود را به كاراكتر نزديك‌تر كند تا بتواند آن شخصيت را از طريق صدا به شنونده معرفي كند. هنرپيشه اگر يك سطر يا 10 سطر حرف براي گفتن داشته باشد، بايد به نحو احسن آن را اجرا كند، اعم از اين كه نقش مثبت بازي كند يا منفي. مهم اين است كه نقش كاراكتر را خوب اجرا كند و شنونده را پاي راديو نگه دارد.»

لذت كار و داشتن روحيه مناسب

از مرتضي امرجي تهيه‌كننده «يك صبح تازه» از هماهنگ بودنش با آقاي عبداللهي مي‌پرسم. مي‌گويد: «در شيفت پيام همكارهستيم و برنامه نسبتا موفقي را تهيه و توليد مي‌كنيم. به همين دليل تصميم گرفتيم در اين برنامه هم نهايت همدلي و هماهنگي را در عرصه يك برنامه تفريحي و شاد به منصه ظهور برسانيم.»

او كه همكاري خود را با راديو از سال 81 آغاز كرده است، با اشاره به آرم استيشن‌هايي كه در فواصل برنامه پخش مي‌شود، مي‌گويد: «چون در برنامه بخش‌هايي توليدي وجود دارد، به خاطر اين‌كه رشته كلام پاره نشود و شنونده ‌ها بدانند كه برنامه ادامه دارد، ما آرم استيشن را در فواصل برنامه پخش مي‌كنيم.»

وقتي از امرجي درباره انتخاب موسيقي برنامه مي‌پرسم، مي‌گويد: «هر چند مبناي كار پخش موسيقي اصيل، سنتي و ايراني است اما سعي مي‌كنيم براي تنوع از كارهاي فاخر پاپ همچون ترانه استاد نوري و آثار غربي مثل آهنگسازي ريچارد كلايدرمن هم استفاده كنيم. همچنين بنا به موضوعات برنامه از موسيقي‌هاي مرتبط با آن استفاده مي‌شود.»

از اين تهيه‌كننده برنامه صبحگاهي راديو فرهنگ درباره مخاطبان برنامه مي‌پرسم. مي‌گويد: «يك صبح تازه، مخاطبان خودش را پيدا كرده چون در يك برنامه شايد بيش از صدپيام كوتاه دريافت مي‌كنيم و تلفن‌هاي مردمي زيادي داريم. اين برنامه از برنامه‌هاي پر شنونده راديو فرهنگ است.»

امرجي ضمن اشاره به ويژگي‌هاي يك تهيه‌كننده خوب مي‌گويد: «تهيه‌كننده بايد عاشق كارش باشد. علاوه بر اين‌كه ديدگاه حرفه‌اي دارد، بايد از ساخت برنامه‌اش لذت ببرد. با اعضا و عوامل برنامه هماهنگ باشد و اگر روزي روحيه خوب و مناسبي ندارد، آن را به برنامه انتقال ندهد چون شنونده بايد نشاط و شادي را از رسانه دريافت كند.»

زهره زماني

252 _مصاحبه

به نقل از سایت رادیو فرهنگ http://www.radiofarhang.ir/

منوچهر والی زاده در یک صبح تازه

 

صادق عبداللهي درباره‌ي آيتم‌هاي جديد «يك صبح تازه» گفت: يك بخش جديد «سخن دوست» نام دارد كه منوچهر والي‌زاده آن را اجرا مي‌كند؛ بخش ديگر هم معرفي مجلات و سايت‌هاي خبري است.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی رادیو فرهنگ:

عبدالهی در ادامه درباره‌ي آيتم ديگر كه معرفي فيلم‌هاي طنز و حاشيه‌ي سينماي كمدي است توضيح داد: در اين بخش حاشيه‌ي فيلم‌هاي طنز روز گذشته يا آينده را معرفي مي‌كنيم و از مردم نظرخواهي مي‌كنيم كه اصولا چه نوع فيلم طنزي را دوست دارند و فيلم‌هايي كه موفق بودند چه ويژگي‌هايي داشتند.

صادق عبداللهي كه برنامه‌ي «يك صبح تازه» از راديو فرهنگ را اجرا و نويسندگي مي‌كند، گفت: اين برنامه به صورت طنز است و مطالب شاد را با محوريت خبرهاي هفته بيان مي‌كند.


سردبير و مجري برنامه «يك صبح تازه» خاطرنشان كرد: خبرهاي روز و طنزهايي كه اطراف آن است، در «يك صبح تازه» مطرح مي‌شود. گاهي نيز جدي‌تر مي‌شويم و مسائل جدي‌تري را نيز بررسي مي‌كنيم.


وي ادامه داد: ضرب‌المثل‌ها، بررسي موسيقي‌هاي سنتي و محلي و معرفي كتاب‌هاي روز در بخش‌هاي كوتاه ده دقيقه‌اي كه در مجموع 30 دقيقه از اين برنامه را تشكيل مي‌دهند، آيتم‌هاي «يك صبح تازه» هستند، اين سه آيتم به صورت پلي بك اجرا مي‌شوند.
صادق عبداللهي با اشاره به اين كه «يك صبح تازه» روزهاي دوشنبه از ساعت 8 و 30 تا 11صبح روي آنتن مي‌رود، گفت: اين برنامه با ديگر برنامه‌هاي طنز راديو كه عموما روزهاي جمعه پخش مي‌شوند متفاوت است و در وسط هفته پخش مي‌شود
.
عبداللهي با بيان اينكه «يك صبح تازه» مجموعه برنامه‌اي طنز خبري است، خاطرنشان كرد: تنها كار جدي اين برنامه پخش شعرخواني و معرفي كتاب است؛ بقيه حالت طنزگونه دارد
.

«
يك صبح تازه» دوشنبه‌ها از ساعت 8 و 30 دقيقه الي 11  صبح از راديو فرهنگ پخش مي‌شود
.

صادق عبدالهی: سردبیر و مجری، مرتضی امرجی: تهیه کننده و با اجرای مژگان افروزی تهیه و پخش می شود

247 _ یک صبح تازه

 

 

 

یک صبح تازه و ایسنا

 

عكس تزييني استخبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تلويزيون و راديو
منتشر شذه در :یازدهم مهرماه ۱۳۹۰

سردبير و مجري «يك صبح تازه» از اضافه شدن چند آيتم جديد به اين برنامه خبر داد.

صادق عبداللهي در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس راديو خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره‌ي آيتم‌هاي جديد «يك صبح تازه» توضيح داد: يك بخش جديد «سخن دوست» نام دارد كه منوچهر والي‌زاده آن را اجرا مي‌كند؛ بخش ديگر هم معرفي مجلات و سايت‌هاي خبري است.

وي در ادامه درباره‌ي آيتم ديگر كه معرفي فيلم‌هاي طنز و حاشيه‌ي سينماي كمدي است، توضيح داد: در اين بخش حاشيه‌ي فيلم‌هاي طنز  گذشته يا آينده را معرفي مي‌كنيم و از مردم نظرخواهي مي‌كنيم كه اصولا چه نوع فيلم طنزي را دوست دارند و فيلم‌هايي كه موفق بودند چه ويژگي‌هايي داشتند.

عبداللهي با بيان اينكه «يك صبح تازه» مجموعه برنامه‌اي طنز خبري است، خاطرنشان كرد: تنها كار جدي اين برنامه پخش شعرخواني و معرفي كتاب است؛ بقيه حالت طنزگونه دارد.

به گزارش ايسنا، «يك صبح تازه» دوشنبه‌ها از ساعت 8 و 30 دقيقه الي 11  صبح از راديو فرهنگ پخش مي‌شود.

عوامل اين برنامه عبارتند از: اجرای بخش شعرها: مژگان افروزي، تهيه‌كننده: مرتضي امرجي، سردبير و مجري: صادق عبداللهي.

245 _ رادیو تهران

 

حیاط رادیو تهران

 

حیاط رادیو تهران بوی تاریخ را می دهد.

بوی یک دنیا خاطره در استودیوی هشت رادیو که سالیانی دراز محبوب ترین هنرمندان "شما و رادیو " را در خود می دید.
از ترانه های طنزسید جواد بدیع زاده و تهیه کنندگی شاهرخ نادری وبازیگری های مقبلی ها و مصدق ها و محتشم ها و سارنگ ها....!
وقتی از کنار استودیوی هشت رادیو تهران گذر می کنم ، انگار تمامت تاریخ رادیو را جلوی چشمانم می بینم !
درود به روان رفتگان و سلام بر ماندگان رادیوی ایران و محل رادیو تهران.

238 - گفتگوی جام جم با صادق عبداللهی

 

  

JameJamOnline.ir

راديو و تلويزيون

دوشنبه 20 تير 1390 - ساعت 00:02 شماره خبر: 100848447587

احسان رحيم‌زاده ‌/‌ گروه راديو و تلويزيون
 
طنز نيش مي زند؛ اما سم ندارد
 
صادق عبداللهي نويسنده برنامه‌هاي طنز راديويي از جمله جمعه ايراني است. با او به بهانه دومين هم انديشي طنز راديويي كه امروز برگزار مي‌شود هم صحبت شديم.
 

در راديو چه برنامه‌هايي مي‌توانند شادي و نشاط را به مردم منتقل كنند؟‌

هر برنامه‌اي در هر قالبي، از نمايش گرفته تا ترانه مي‌تواند نشاط آور باشد. ترانه‌هاي رسمي و جدي راديو هم مي‌تواند نشاط ايجاد كند. غم هم در ساعت و ثانيه خودش خيلي خوب است. آدميزاد به همه چيز نياز دارد. ما هر روز به مردم در راديو مي‌گوييم شاد باشيد. اما نمي‌گوييم چطوري شاد باشيد. ما بايد حرفي بزنيم كه خودش خنده‌دار باشد. نبايد دستور به خنديدن بدهيم.

طنزهاي انتقادي راديو چقدر در اصلاح رفتار مسوولان تاثير مي‌گذارد؟

واقعيتش اين است كه طنزهاي انتقادي خيلي اثري ندارد. وقتي ما نكته‌اي مي‌گوييم آن مسوول هم مي‌خندد. طنز در راديو مثل مار آبي است، نيش مي‌زند اما سم ندارد. از دور مي‌ترساند. يك مسوول اولش وحشت مي‌كند، اما كم كم پوستش كلفت مي‌شود.

خنديدن كار بي‌خودي نيست. در كشورهاي اروپايي خنده در دستور كار جدي ادارات قرار گرفته است. كسي كه مي‌خندد تخليه رواني مي‌شود. يك انرژي در بدنش آزاد مي‌شود. الكي خنديدن هم هنر است. برنامه‌هاي راديو موظفند مردم را بخندانند. همه دنيا درگير مشكلات است. ايران هم مشكلات خودش را دارد. ما نياز به خنده داريم. خنده مثل آب و هوا و مثل نفس كشيدن است.

‌ امروز دومين هم انديشي طنز راديو برگزار مي‌شود. شما براي اين مراسم چه پيشنهادي داريد؟

در هم انديشي‌ها بايد كساني دعوت شوند كه كننده كار باشند؛ نه اين كه صرفا شهرت داشته باشند.بايد افرادي بيايند كه در حوزه طنز راديويي تخصص داشته باشند. طنز راديويي يك فن است. نوشتن براي راديو با نوشتن درباره سينما و كتاب و مجله تفاوت دارد. نوشتن براي راديو يك فني است مثل صدابرداري و تصويربرداري. فرد بايد رسانه راديو را بشناسد و بداند مخاطبش چه چيزي را دوست دارد. شما ممكن است يك لطيفه را در مجله‌اي بخوانيد و برايتان خنده‌دار شود، اما همين لطيفه اگر در راديو پخش شود ممكن است جذابيت نداشته باشد، چون جذاب شدنش به خيلي عوامل همچون موسيقي، لهجه، ساعت و روز پخش بستگي دارد. من خيلي به سمينار و هم انديشي و دور انديشي و همايش عقيده ندارم. من سال گذشته در اين هم‌انديشي دعوت شده‌بودم اما كاري از دستم برنيامد.


 


   

237 - طنز ازروزنامه جام جم

 

 

 
 
 
طنز راديويي را دريابيد
 
 
صادق عبداللهی
سال‌هاست كه بر سر كلمه «طنز» و معناي آن، ميان تمامي اقشار، اختلاف وجود دارد. يكي مي‌گويد طنز بايد بخنداند، يكي مي‌گويد نبايد بخنداند و ديگري هم به طور كلي منكر هرگونه طنزي در راديوست.

اختلاف در وهله اول بر سر معناي كلمه طنز است، در حالي كه شنونده راديو به اين معناها توجهي ندارد و برايش فرقي نمي‌كند اسم اين چيزي كه دارد پخش مي‌شود، چيست.

شنونده راديو مي‌خواهد لبخندي بر لبش بيايد. او مي‌خواهد دقايقي را شاد باشد و از مسائل روزمره دور بشود.

مخاطب راديو در جنگ ميان سازندگان كه اين طنز است يا كمدي يا فكاهه شركت نمي‌كند و توقع شنيدن برنامه‌اي بانشاط را دارد.

بيشتر شنوندگان راديو مي‌خواهند بخندند و برخي هم دوست دارند انتقاد نسبت به مسوولان را بشنوند و دلشان خنك شود.

سال‌هاست برنامه‌هاي طنز راديو، در پي حل مشكل ترافيك و پر كردن چاله‌ها و رفع گراني و دعواهاي زن و شوهري بوده و هيچ اتفاقي هم نيفتاده است.در چند سال اخير، انگار پرداختن به مقوله طنز به صورت مد درآمده و نوعي اهل مسائل روز بودن شده كه غر بزنيم به برنامه‌هاي موجود و گله كنيم كه برنامه طنز نداريم.

اما داستان به همين جا ختم نمي‌شود. در چند سالي كه حرف و حديث طنز بالا گرفته، درواقع هيچ اتفاق مشعشعي نيفتاده و چيزي بر گنجينه طنز راديو افزوده نشده است، پس مي‌توان گفت حرف‌ها و شعارها فاقد هرگونه ارزش عملي بوده‌اند.

مديران راديو شايد بيش از بقيه بايد به عنصر طنز بها بدهند و آن را دست كم نگيرند. همين مديران براي برنامه‌هاي كم‌شنونده مثلا تحقيقي، بيشترين بودجه را تخصيص مي‌دهند، در حالي كه برنامه‌هاي طنز با بيشترين مخاطب، كمترين توجه مسوولان را به خود جلب مي‌كند و پنداري اين دوستان، از اين كه بگويند به طنز توجه دارند، چندان خوشحال نيستند.

نگاهي بكنيم و ببينيم پس از چند هم‌انديشي و همايش و غيره، چه سودي نصيب شنونده شده است؛ هيچ. اگر هر روز ده‌ها هم‌انديشي طنز و جلسه و كنفرانس برپا بشود، چه سهمي از آن به آنتن راديو مي‌رسد؟ آيا شنونده راديو از شنيدن خبرهاي مربوط به هم‌انديشي و جلسه و كنفرانس شادمان مي‌شوند؟

قطعا اين‌طور نيست.

اين واقعيت به آن معني نيست كه سمينار و كنفرانس ضرورتي ندارند، اما بايد ديد پس از هر گردهمايي، چه اتفاقي براي برنامه‌سازان طنز راديويي مي‌‌افتد.

سرانجام اين كه راديو به خوراك نياز دارد و يكي از مطلوب‌ترين خوراك‌ها هم طنز است. برنامه‌هاي مفرح، نشاط‌آور و خنده‌دار با هر اسمي موجب شادماني شنونده خواهند شد و مخاطب به جان بانيان آن دعا خواهد كرد. فراهم آوردن طنز و برنامه طنز و گروه‌هاي طنز، چندان ساده هم به نظر نمي‌رسد.

در درجه اول توجه بيشتر، در مرحله بعد تامين اعتبار مالي و سپس سعه صدر در عرضه برنامه و عدم مميزي‌هاي آنچناني مي‌تواند به توسعه طنز در راديو كمك كند.

صادق عبداللهي


 
 

236 _ گفتگوی ایرنا با صادق عبداللهی

 

 

 

 

 

راديو بايد به افكار عمومي نزديك تر باشد

 

 

تهران - نويسنده و مجري برنامه هاي طنز راديويي، گفت: اگر راديو به افكار عمومي نزديك تر باشد، توفيق بيشتري در رسيدن به اهداف خود خواهدداشت.

 

'صادق عبداللهي' روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار فرهنگي ايرنا افزود: راديو بايد مطالبات و نيازهاي مردم را غيرمستقيم توليد و پخش كند تا مخاطبان ماندگاري داشته باشد.
وي درمورد جايگاه برنامه هاي طنز راديويي در كشور اظهار داشت: تا بحال در حق طنز كوتاهي شده اما هم اكنون توجه بيشتري به اين مقوله شده و احتمال دارد بتواند جايگاه خود را پيدا كند.
نويسنده برنامه 'جمعه ايراني' معتقد است كه افزايش توليد برنامه هاي طنز خود به خود ميدان رقابت را بازتر كرده و فضاي مفرح وبا نشاط تري را ايجاد مي كند.
عبداللهي رمز ماندگاري راديو را سادگي آن دانست و يادآور شد: رسانه هاي ديگر چون سينما و تلويزيون و حتي مطبوعات زيورآلاتي دارند اما راديو فقط صداست و به طور مستقيم با مخاطبان خود ارتباط برقرار كرده و اثرگذاري مي كند.
وي با بيان اينكه راديو رسانه اي است كه همه آدم ها مي توانند به نوبه خود از آن بهره برداري كرده و به شيوه و شكل خود با آن ارتباط برقرار كنند، خاطر نشان كرد: مخاطبان راديو براي دريافت آن مشكلي ندارند و در هر نقطه اي از كشور و هنگام انجام هر كاري مي توانند به آن گوش فرا دهند.
 ‌ 

235 - سالگرد رادیو

 

 

رادیو ۷۱ ساله شد

داستان " وصله " ها...!

 

رادیوئی بودن هم مثل هر شغل دیگر  ،دنگ و فنگ های خودش را دارد ، مضاف بر این که اگر کارمند باشی...خب کارمندی دیگر. اما اگر رادیوئی باشی ، هر روز باید آن را به خودت و دیگران اثبات کنی...وگرنه نیستی !؟

در هر صورت...هر شغلی افتخارات مربوط به خودش را دارد بجز رادیوئی بودن که هنوز و هرگز تکلیفش مشخص نشده و نخواهد شد که افتحاراتی دارد یا ندارد.
وقتی رادیوئی باشی...هر لحظه ممکن است نباشی.یکی ممکن است بگوید نیستی..نیا...و تو باید نباشی نیائی !

برعکس هم می شود.تا دو تا  تار مویت سفید می شود هزار وصله به هزار جایت چسبانیده می شود.یکی به آدم می گوید استاد.یکی می گوید پیشکسوت ...و چندتا از این وصله های دهان پرکن بی مواجب...
می شناسم استادهائی را که هیچ کس به آن ها کاری ارجاع نمی کند و می گویند فرتوت شده و کاری از دستش بر نمی آید دیگر...!

همین امروز که رادیو ۷۱ ساله شد...هر نوجوان و جوانی ( دخترها بیشتر) وسیله ای برای ضبط در دست داشتند و از چپ و راست ظاهر می شدند و با هر کس که سن و سالی داشت مصاحبه می کردند...آن ها حتی اسم مثلاً آقا یا خانم  پیشکسوت  را هم نمی دانستند و دیدم با کسی که میهمان بود و رادیوئی هم نبود داشتند به شدت مصاحبه می کردند و بقیه هم توی نوبت بودند که مبادا خدای نکرده پیشکسوتی از دستشان در برود...!

و تو آن جا سری تکان می دادی که این همه خبرنگار مال کجا بودند و حرف های ضبط شده را کجا پخش یا چاپ می کردند...تو هم گیج و منگ بودی که واقعاً پیشکسوتی یا دارند هندوانه زیر بغلت می گذارند که یواش یواش مرخصت کنند تا بروی توی پارک ها دوز بازی کنی و برای عیال مربوطه سبزی آش بدون گل و لای بخری !!

234 - ساز نوروز

 

نوروز ۹۰...

 

صادق عبداللهی و "ساز نوروز

 

 در رادیو فرهنگ

 

نوروز امسال...یعنی از شنبه ۲۸ اسفند ۸۹ تا شنبه ۱۳ فروردین ۹۰...به مدت ۱۵ روز همه روزه از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۲ ظهر در خدمت شما هستم در رادیو فرهنگ.

نام این برنامه " ساز نوروز " است با رویکرد طنز و شوخی و حرف های احتمالاً شنیدنی...راستی موج پخش رادیو فرهنگ در تهران روی اف ام ردیف ۱۰۶  مگا هرتز و در شهرستان ها موج ای ام ردیف ۵۵۸ کیلو هرتز هست.

در ساز نوروز ۹۰ علاوه بر صادق عبداللهی به عنوان سردبیر و نویسنده و مجری...خانم ها ویدا شهشهانی . نسیم رفیعی .گندم اصفهانی و آقایان  مرتضی تبریزی و ایزد کاویانی هم نقش دارند. تهیه کنندگان ساز نوروز...در هفته اول عید آقای"سیدهادی موسوی نژاد " و در هفته دوم نوروزآقای  "امیر رضا راز " تشریف دارند !

در ساز نوروز جناب دکتر "جعفری قنواتی " در اطراف نوروز و سنت های مردم نقاط گوناگون صحبت می کنند و میان برنامه های گوناگون و متنوعی هم در خلال برنامه پخش خواهد شد.این برنامه در گروه "مطالعات فرهنگی" رادیو فرهنگ با مدیریت" صادق رحمانیان " تهیه و عرضه خواهد شد.

انتخاب با شماست...شاید " ساز نوروز " بتواند شمارا اندکی شاد کند...شاید !!

232 -صادق عبداللهی در ایسنا

 

 

پيكر مرحوم يوسف‌بيك در قطعه هنرمندان آرام مي‌گيرد

 
خاطرات «هوشياروبيدار» در گفت‌وگوي ايسنا با كارگردان اين برنامه...

 

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تلويزيون و راديو

كارگردان و نويسنده برنامه «هوشيار و بيدار» با بيان خاطراتي از دوران همكاري با مرحوم يوسف‌بيك، گفت: «هوشيار و بيدار» را در شرايط سخت بمباران دهه‌ي 60 تصويربرداري كرديم.

صادق عبداللهي در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ادامه خبر بالا افزود: «هوشيار و بيدار» در واقع مسابقه‌اي بود كه همه ابعادش براي اولين بار اتفاق مي‌افتاد؛ در شرايط سختي كه بحبوحه جنگ بود. خوشبختانه توانستيم برنامه‌ي پرمخاطب و جذابي را به بينندگان تحويل دهيم كه در اولين هفته‌اي كه پخش شد حدودا 11 ميليون نامه برايمان آمد.

وي در ادامه درباره ايفاي نقش مرحوم محسن يوسف‌بيك در «هوشيار و بيدار» اظهار كرد: «هوشيار و بيدار» با ايفاي نقش دو هنرمند نامدار، مرحوم يوسف‌بيك به عنوان «هوشيار» و همچنين عليرضا خمسه به عنوان «بيدار» در دهه 60 روي آنتن مي‌رفت.

او ضمن بيان خاطراتي از «هوشيار و بيدار» و همچنين مرحوم يوسف‌بيك ادامه داد: از آن دوران خاطرات بسيار زيادي دارم؛ تنها خاطره‌اي كه از مرحوم يوسف‌بيك به ياد دارم اين است كه يك روز در مسابقه «هوشيار و بيدار» جواب يكي از سوالات ما در مسابقه مار بود. بنابراين همان روز يك مار مصنوعي داخل استوديو و مقابل دوربين آورديم تا شركت‌كنندگان را راهنمايي كنيم. در همين حين يك دفعه مرحوم محسن يوسف ‌بيك به استرس ناگهاني از ديدن مار با گفتن «بوآ» جواب مسابقه را لو داد. اين خاطره يكي از شيرين‌ترين خاطره‌اي است كه از آن مرحوم به ياد دارم.

عبداللهي در ادامه از جذابيت‌هاي «هوشيار و بيدار» سخن به ميان آورد و خاطرنشان كرد: «هوشيار و بيدار» برنامه‌اي بود كه كاملا ضبطش زنده بود و هيچ جاي بازگشتي نداشت. اين برنامه تقريبا در سال‌هاي 65 تا 66 پخش مي‌شد كه يك برنامه بسيار جذاب و پر مخاطبي بود. مرحوم يوسف بيك و عليرضا خمسه در «هوشيار و بيدار» نقش‌هاي متفاوتي را اجرا مي‌كردند؛ به عنوان مثال در يك برنامه به عنوان خريدار و فروشنده بودند، در يك جا شكارچي بودند و نقش‌هاي ديگري را هم بازي مي‌كردند.

به گزارش ايسنا، مراسم تشييع پيكر مرحوم محسن يوسف بيك فردا ـ دوشنبه ـ 18 بهمن ماه ساعت 10 صبح از بهشت زهرا مقابل غسالخانه انجام مي‌شود و پيكر آن مرحوم در قطعه‌ي هنرمندان به خاك سپرده مي‌شود.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  

مسابفه هوشیار و بیدار با نویسندگی و کارگردانی صادق عبداللهی و محمد اوزی به مدت دو سال از شبکه اول سیما پخش می شد.

229 - عکس دو نفره

 

 

فکر کردم دیدنش برای شما هم جالبه !!!

 

منوچهر والی زاده (مجری ) و صادق عبداللهی (نویسنده ) بخش صبحگاهی

سه شنبه های رادیو پیام

226- یاد قدیمی ها...

 

زنده یادان :

منوچهر اشتهاردی و ناصر اجتهادی

و استادم : سید حسن الهامی

 

در هفته ای که گذشت ، در حال اجرای برنامه " یک صبح تازه " که دوشنبه ها از رادیو فرهنگ پحش میشه ناگهان یاد دوتا از طنزنویس های قدیمی افتادم که هر دوتاشون هم به رحمت ایزدی پیوسته ن .

منوچهر اشتهاردی در زمان جوانی من طنزنویس مجله " روشنفکر " بود و صفحه ای داشت به نام " نخود هر آش " و مطالب شیرین و نیش دار اجتماعی می نوشت و خیلی ها هم او رو  و نوشته هاشو دوست داشتند.

نفر بعد هم ناصر اجتهادی از اهالی شیراز که بیشتر شاعربود تا طنزنویس و قلم بسیار زیبائی داشت و با نام مستعار " زالاس " مطلب می نوشت ...که خداوند هردو رو در بهشت برین جای بده.

این مطالب رو که پشت میکروفون رادیو فرهنگ گفتم ...کمی بعد پیامکی اومد که :

صادق جان ...قلبم روشن شد از شنیدن این مطلبت که یادی از اشتهاردی و اجتهادی کردی . الهامی.
ناچار شدم در پاسخ به این پیامک بگم :

امیدوارم این الهامی همون استاد بنده " سید حسین الهامی " باشه که چقدر به من محبت کرده و غیره.
کمی بعد پیامک اومد که خودمم ..الهامی !

قلبم لرزید .سال ها قبل که محصل بودم ...به مجله " روشنفکر " زنگ زده بودم و از قضا با دبیر داستان های مجله حرف زدم که همین آقای الهامی عزیز بود و کلی منو راهنمائی کرد و کار به جائی کشید که سرانجام منم به جمع حرفه ای ها پیوستم و این رو مدیون استادم " سید حسین الهامی " هستم و دست ایشون رو می بوسم.

225 - مصاحبه جدید ایسنا

 

 صادق عبداللهی

سردبير «يك صبح تازه» راديو:


اگر شنوندگان موضوع جالبي پيدا نكنند

از كنار برنامه به راحتي عبور مي‌كنند

 

صادق عبداللهي كه برنامه‌ي «يك صبح تازه» از راديو فرهنگ را اجرا و نويسندگي مي‌كند، گفت: اين برنامه به صورت طنز است و مطالب شاد را با محوريت خبرهاي هفته بيان مي‌كند.

سردبير و مجري برنامه «يك صبح تازه» در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس راديو خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، خاطرنشان كرد: خبرهاي روز و طنزهايي كه اطراف آن است، در «يك صبح تازه» مطرح مي‌شود. گاهي نيز جدي‌تر مي‌شويم و مسائل جدي‌تري را نيز بررسي مي‌كنيم.

وي ادامه داد: ضرب‌المثل‌ها، بررسي موسيقي‌هاي سنتي و محلي و معرفي كتاب‌هاي روز در بخش‌هاي كوتاه ده دقيقه‌اي كه در مجموع 30 دقيقه از اين برنامه را تشكيل مي‌دهند، آيتم‌هاي «يك صبح تازه» هستند، اين سه آيتم به صورت پلي بك اجرا مي‌شوند.

صادق عبداللهي با اشاره به اين كه «يك صبح تازه» روزهاي دوشنبه از ساعت 8 و 30 تا 11صبح روي آنتن مي‌رود، گفت: اين برنامه با ديگر برنامه‌هاي طنز راديو كه عموما روزهاي جمعه پخش مي‌شوند متفاوت است و در وسط هفته پخش مي‌شود.

اين سردبير و مجري راديو يادآور شد: تا به حال چند هفته از پخش « يك صبح تازه» مي‌گذرد و با استقبال خوبي از طرف مخاطبان مواجه شديم؛ اين امر موجب تعجب مسؤولان بود كه چگونه يك برنامه وسط هفته مي‌تواند مخاطبان زيادي جذب كند.

وي افزود: راديو شنوندگان ثابتي دارد كه بتوانند در موضوع برنامه‌اي دخالت كنند، حتما عكس‌العمل نشان مي‌دهند، اما اگر موضوع جالب و مورد توجهي پيدا نكنند از كنار آن به راحتي عبور مي‌كنند.

صادق عبدالهي عنوان كرد: ما سعي كرديم در اين برنامه مخاطب را وادار به تعامل كنيم. گاهي از طريق تلفن و بيشتر از طريق پيامك، مخاطبان با برنامه «يك صبح تازه» ارتباط برقرار مي‌كنند.

سردبير و مجري «يك صبح تازه» مدت زمان يك برنامه راديويي گفت: در راديو معمولا نمي‌توان مدت زمان يك برنامه را مشخص كرد، اما برنامه‌ريزي‌هايي كه انجام داده‌ايم براي مدتي حدود يك سال است.

به گزارش ايسنا، «يك صبح تازه» با همكاري صادق عبداللهي به عنوان سردبير و مجري، اميررضا راز به عنوان تهيه‌كننده كاري از گروه مطالعات فرهنگي راديو فرهنگ است.

 

223 - رادیو فرهنگ

 

صبح های دوشنبه با صادق عبداللهی در رادیو فرهنگ . 5/8 تا 11 صبح .

برنامه یک صبح تازه

برنامه ای طنزآمیز و شاد

صادق عبداللهی

218 _ مصاحبه جدید ایسنا

 

*ضرورت پرهيز از تمسخر لهجه‌ها و قوميت‌ها در تلويزيون و راديو*
گفت‌وگوي ايسنا با نويسنده برنامه‌ي طنز جمعه ايراني صدا

صادق عبداللهي تاكيد كرد كه استفاده از لهجه در برنامه‌هاي طنز بايد در گرو نقش باشد.

اين نويسنده طنز راديو و تلويزيون در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس راديو ايسنا، درباره ضرورت پرهيز از تمسخر لهجه‌ها و حرام شمردن اين عمل از سوي مقام معظم رهبري، گفت: تيپ‌هاي موفق در راديو داراي لهجه نيستند؛ ضمن اينكه برنامه‌هاي موفق هم خود را وابسته به لهجه نكردند. اگر خودمان را به‌جاي قوميت‌ها بگذاريم، بعضي از تيپ‌ها هويت ندارند و مسلم است كه موجبات ناراحتي برخي را فراهم مي‌كنند. اگر لهجه‌ها را براي تيپ‌هاي موفق استفاده كنند، به كسي بر نمي‌خورد.

عبداللهي ادامه داد: برنامه‌اي در حوزه‌ي طنز موفق است كه بدون استفاده از لهجه‌ها و توهين به قوميت‌ها بتواند، در جذب مخاطب و خنداندن شنونده موفق باشد. من در برنامه «جمعه ايراني» متني نوشته بودم كه در آن افراد با لهجه‌هاي مختلف عيد را تبريك مي‌گفته و هيچ توهيني هم به كسي نبود و از آن جا كه حالت تمسخر وجود نداشت، مشكلي هم پيش نمي‌آمد.

اين نويسنده راديو از سريال نوروزي «چارديواري» به عنوان تجربه‌اي موفق در زمينه‌ي بكارگيري لهجه‌ها در يك مجموعه طنز ياد كرد و افزود: در اين سريال شخصيت آتيلا پسياني به گونه‌اي طراحي شده بود كه وي با لهجه آذري صحبت مي‌كرد، اما مشكلي پيش نيامد.

او تاكيد كرد: اگر هنرپيشه‌اي كه اصالتا به يك شهرستاني تعلق دارد، با لهجه آن شهرستان صحبت كند، ظن مسخره‌كردن پيش نمي‌آيد.

وي درعين حال يادآور شد: استفاده‌كردن از لهجه‌هاي مختلف در مجموعه‌هاي طنز، همواره به معناي مسخره‌كردن نيست؛ به‌كارگيري لهجه‌ها گاه با هدف تنوع صدا و تيپ‌ها اتفاق مي‌افتد.

اين نويسنده برنامه‌هاي طنز راديو، خاطرنشان كرد: در برنامه «جمعه ايراني» كمتر لهجه مي‌بينيم و اگر لهجه‌اي هم مي‌بينيم متعلق به جايي است كه شائبه مسخره‌كردن پيش نيايد.

عبداللهي اظهار كرد: وقتي يك تيپ ساخته مي‌شود، كارگردان از بازيگر نمي‌خواهد كه با لهجه‌اي خاص صحبت كند، بلكه اين خود هنرپيشه است كه فكر مي‌كند اگر با اين لهجه صحبت كند، بامزه‌تر است.

وي سپس با بيان اينكه تيپ‌هاي موفقي در راديو خلق‌ شده‌اند كه هيچ‌گاه لهجه نداشته‌اند، يادآور شد: تيپي مثل «ملون» را مرحوم منوچهر نوذري اجرا كرد كه بسيار موفق بود و هرگز لهجه هم نداشت. در حال حاضر هم تعدادي از تيپ‌هاي موفق‌ بدون لهجه هستند. تيپ شنگول كه داوود منفرد آن را اجرا مي‌كند لهجه ندارد، اما يك تيپ موفق است. هومن حاج عبداللهي در رنگين‌كمان نقش يك گربه را بازي مي‌كند كه او هم لهجه ندارد.

عبداللهي تاكيد كرد: اگر بخواهيم، مي‌توانيم بدون لهجه هم كاري طنز درست كنيم كه بامزه باشد. در گذشته برنامه‌اي مانند «شما و راديو» هرگز لهجه‌ها را به‌كار نمي‌گرفت. تيپ‌ موفقي مانند «آميز عبدالطمع» كه الان توسط رضا عبدي اجرا مي‌شود، در گذشته بازيگري ديگر ايفاگر نقش او بود و «آميز عبدالغني» نام داشت. اين شخصيت آن زمان هم لهجه نداشت، الان هم لهجه ندارد

217 _ جشنواره یازدهم رادیو

 

در آستانه برپائی یازدهمین جشنواره رادیو :

 

پيشنهاد صادق عبداللهي نويسنده «جمعه ايراني»:پيش کسوتان و نسل جوان در جشنواره راديو جداگانه رقابت کنند

 

 

راديو بايد به صورت تخصصي تر به موضوعات مخاطب پسند بپردازد و جشنواره بهترين فرصت و مهم ترين بستر براي اين تجربه اندوزي است.

 

راديو بايد به صورت تخصصي تر به موضوعات مخاطب پسند بپردازد و جشنواره بهترين فرصت و مهم ترين بستر براي اين تجربه اندوزي است.

 اين نويسنده پيش کسوت راديو با اشاره به برگزاري هم انديشي طنز در راديو افزود: موضوعات و سوژه هاي تخصصي مي تواند بخش جديدي در فراخوان جشنواره باشد و برنامه سازان با توجه به علاقه و تجربه خودشان در آن شرکت کنند. اين کار باعث مي شود برنامه هاي صبح گاهي يا برنامه هاي مناسبتي و مذهبي که به صورت تخصصي تر توليد مي شوند و البته مخاطب پذيرتر و مخاطب پسندتر هم هستند با دقت بيش تري قضاوت شوند.

 

عبداللهي در ادامه به استقبال خوب نسل جوان راديو از حضور در جشنواره  اشاره نمودو پيش نهاد کرد: بهتر است براي حفظ شان پيش کسوتان و ايجاد انگيزه و رقابت به نسل جديد بخش رقابتي جشنواره به دو قسمت تقسيم شود و يک بخش به برنامه سازاني که براي اولين بار برنامه ساخته اند، اختصاص پيدا کند و داوران با توجه به استانداردهاي موجود در راديو به داوري کار آنان بنشينند. اين روند چند سالي است که در حوزه سينما جريان دارد و نتايج خوبي به همراه داشته است.

 

وي در ادامه با تاکيد بر لزوم تدوين چارچوبي براي داوري گفت: براي داوري فقط سابقه حضور در راديو کافي نيست و اين کار در فضايي که همه يکديگر را مي شناسند و از ميزان تجربيات و تبحر هم در برنامه سازي آگاهند کمي دشوار است. براي همين کسي بايد داوري جشنواره را برعهده بگيرد که خودش در راديو کارهاي مثبت و چشمگيري کرده باشد.

 

نويسنده جمعه ايراني در ادامه با اشاره به نقش مهم و اساسي نويسندگي در راديو گفت: بايد براي نويسندگي راديو ارزش بيش تري قائل باشيم. مخصوصا اين که مقوله طنز نيز در اين رسانه  چندان غني نيست به همين منظور بايد مسئولان جشنواره بيش تر از قبل آن را مد نظر قرار دهند و حتما بخشي را به آن اختصاص داد.

 

سردبير و تهيه کننده برنامه طنز " شکل دگر خنديدن" راديو فرهنگ افزود: راديو در حال حاضر از تعداد انگشت شماري مجري مولف بهره مي گيرد که اغلب در يك شبكه راديويي مشغول به کار هستند .اين افراد با حضور در بدنه اصلي جشنواره به نوعي مي توانند در انتخاب نويسندگان برتر در جشنواره موثر باشند.

 

مجري برنامه "شب هشتم" راديو صداي آشنا ضمن اشاره به فضاي بين المللي جشنواره و حضور راديوهاي خارجي گفت: صرف بين المللي بودن جشنواره و حضور چند کشور خارجي باعث اعتبار آن نيست و بايد تاثير اين حضور در طول چند دوره برگزاري جشنواره محسوس باشد. براي رسيدن به اين منظور بايد تبادل فرهنگي بيش تري با برنامه سازان خارجي- مخصوصا کساني که از نظر فرهنگي هم خواني بيش تري با ما دارند- برقرار کنيم.

 

وي تصريح کرد: اين نکته در انتخاب و دعوت از مهمانان خارجي موثر است وبنابراين بايد آثاري را از کشورهاي هم جوار يا همگوني با فرهنگ ايران پذيرفت که سطح کارشان از ما بالاتر است و براي برنامه سازان کارکرد آموزشي دارد.                                                                     

 

اين تهيه کننده ،نويسنده و مجري راديو ادامه داد: مهم ترين هدف جشنواره راديو بالا بردن سطح کيفي و کمي آثار توليدي در طول سال است. اما اين تلاش بايد مستمر باشد تا به شکلي هدفمند مسيري رو به پيشرفت را طي کند.

 

وي تاكيد كرد:مهماني صميمانه جشنواره براي اهالي راديو اتفاقي است که بايد آنرا به فال نيک گرفت. اما در آستانه يازدهمين دوره اين جشنواره اين انتظار وجود دارد که با مطالعه دوره هاي قبل نوآوري و خلاقيت بيش تري اتفاق بيفتد و جشنواره پربارتر شود.

 

يازدهمين جشنواره بين المللي راديو و سومين اجلاس جهاني صدا از 5 تا 7 خردادماه در زيباکنار برگزار مي‌شود.

لینک به سایت جشنواره رادیو http://www.radiofestival.ir/fa/

 

216 _ گفتگوی روزنامه جام جم

 

ماجراي اتيكت زدن روي ميوه‌هاي صاحبخانه

صادق عبداللهي 27 دي‌ماه 1327 در تهران به دنيا آمده، او بعد و پيش از انقلاب، نويسنده برنامه‌هاي «صبح جمعه با راديو» بوده است. او مي‌گويد: قبل از انقلاب نام اين برنامه «شما و راديو» بود. يك دوره يك‌ساله تغييراتي دادند و به 4 گروه تقسيم كردند. نام برنامه ما «دوخت و دوز‌» بود. من و ابوالقاسم صادقي كه الان در شبكه جوان است با هم مي‌نوشتيم. از او درباره ايده ساخت برنامه‌هاي طنز راديويي در ايام عيد مي‌پرسيم. عبداللهي اين گونه پاسخ مي‌دهد: طنز رسمي سازمان صداوسيما معمولا «صبح جمعه با شما» بوده است. بعد كه تعداد شبكه‌ها اضافه شد شبكه‌هاي ديگر هم به سمت برنامه‌هاي نوروزي رفتند. اما به صورت سنتي مردم عادت دارند براي برنامه‌هاي طنز سراغ شبكه ايران بروند.

در طول هفته، راديو روي موج راديو پيام است و جمعه‌ها رادیوايران حرف اول را مي‌زند.

هميشه در تعطيلات نوروز، رسانه‌ها براي برنامه‌هاي شاد مناسبتي فكر‌هايي مي‌كردند. تلويزيون برنامه‌هاي مختلف طنز خودش را داشت. مديران راديو هم اين وظيفه را به عهده برنامه صبح جمعه با شما مي‌گذاشتند. پس از انقلاب قرار شد برنامه‌اي مناسبتي براي دهه فجر هم تهيه شود.

اسم اين برنامه «گلبانگ پيروزي‌» بود.

از نظر عبداللهي، سوژه‌هاي طنز از 2‌حالت خارج نيستند يا شخصي‌اند يا اجتماعي. او معتقد است: «طنزنويسان در برنامه‌هاي نوروزي كمتر به سمت مسائل انتقادي اجتماعي مي‌روند. بيشتر به مسائل داخل خانواده‌ها مي‌پردازند. فرار كردن از دست مهمان، يكي از سوژه‌هاي طنزنويسان نوروزي است. البته ما خدا را شكر در ايران چنين چيزي هيچ گاه نداشته‌ايم.»

اين كه خانواده‌اي بخواهد از دست مهمان فرار كند و...

اما در برنامه‌هايمان داستان‌هايي با اين مضامين مي‌نوشتيم.

صاحبخانه روي ميوه‌ها اتيكت مي‌زد تا مهمان وقتي دست مي‌زند حواسش به قيمت‌ها باشد!

آدم بزرگ‌ها جرات نمي‌كردند به طرف بچه‌ها بروند، چون آنها عيدي مي‌خواستند. موضوع عيدي سوژه جذابي بود.

يك زماني كارمندها جيبشان پر بود و مي‌توانستند عيدي بدهند. اما الان عيدي كارمندي با خريدن ميوه تمام مي‌شود.

چاله و چوله خيابان‌ها و ترافيك تا صد سال ديگر هم سوژه‌اند

به گفته عبداللهي، در اين برنامه‌هاي نوروزي از سوژه‌هاي هميشگي هم استفاده مي‌شده است. او مي‌گويد: 80 درصد سوژه‌هاي برنامه‌هاي طنز مشترك است. همان چيزهايي كه 40 سال پيش به طرفشان مي‌رفتيم، الان هم مصداق دارد. مسائلي چون چاله و چوله خيابان، ترافيك و گراني و دلال و مستاجر و رئيس و كارمند و علافي ارباب رجوع هميشه هست. اينها تا صد سال ديگر هم سوژه‌اند.

قبل از انقلاب تراكم خودرو اينقدر نبود. اما باز هم ترافيك بود. آن زمان نمايشي نوشته بودم كه مرحوم منوچهر نوذري بازي مي‌كرد. مي‌گفت ماشينم را دزديدند. رئيس اداره‌شان خونسرد بود. مي‌گفت جايي نمي‌تواند برود. نهايتا تا سر چهارراه مي‌رود. موضوعات آلودگي هوا و دعواهاي زن و شوهري مسائلي است كه هميشه بوده و هست و خواهد بود. برخي سوژه‌ها فصلي‌اند. تابستان كه مي‌رسد، داستان شهريه و معلم و دانش‌آموزان شروع مي‌شود. وزارتخانه اطلاعيه مي‌دهد شهريه نگيريد. مديران مي‌گيرند و والدين هم ناچارند كه بدهند. اما در نوروز نمي‌توانيم زياد از ترافيك بگوييم. چون شهر‌ها خلوت است. بيشتر به مسائل رستوران‌هاي بين راهي، هتل‌ها و مهماني‌ها مي‌پردازيم.

نياز مردم به شاد بودن بيشتر شده است

به اعتقاد اين نويسنده طنز، تعداد مخاطبان برنامه‌هاي راديو نسبت به دهه‌هاي قبل بيشتر شده است.

او مي‌گويد:‌ آن موقع يك شبكه راديو داشتيم و جمعيت كشور 20 ميليون نفر بود. الان 70 ميليون جمعيت داريم و به همان نسبت تعداد شبكه‌هاي راديويي بيشتر شده. اين شبكه‌ها چون خاص هستند هيچ كدام جذابيت شبكه‌هاي عمومي را ندارند. الان نياز مردم به شاد بودن بيشتر از قبل است. جمعيت كه بيشتر مي‌شود، مشكلات هم بيشتر مي‌شود.

215 _ مصاحبه ی رادیو ایران

 

گفتگو با صادق عبداللهی نویسنده طنز رادیو و تلویزیون
 
 
ﺳﻪشنبه 7 ارديبهشت 1389

عبداللهی: رادیو را به دلیل بی آلایشی و سادگی دوست دارم.

به مناسبت هفتادمین سالگرد تاسیس رادیو، رادیو ایران در ویژه برنامه خود به نام ”اینجا رادیو” فضای شاد و خاطره انگیزی را برای مخاطبان فراهم کرد که در این ویژه برنامه ضمن ارتباط با مراکز صدا و سیما در شهرستان های مختلف با شخصیت های مختلف رادیویی و تلویزیونی از جمله صادق عبداللهی نویسنده طنز گفتگوی داشت.

صادق عبداللهی این نویسنده طنزپرداز که از همان جوانی دلش می خواست داستان نویس مشهوری شود وداستانهای شیرین و پرخواننده بنویسد...

صادق عبداللهی:

چند سال سن دارید؟

من در27دیماه 1327درتهران به دنیا آمدم و 62 سال سن دارم.

چه سالی وارد رادیو شدید؟

من از سال 1350 ابتدا وارد تلویزیون شدم و سپس وارد رادیو شدم و نویسنده برنامه بامدادی بودم.

گفتنی است، وی اولین شروع خود را از خوانندگی مجله اطلاعات هفتگی عنوان می کند. درآن مجله مطلبی چاپ می شد به نام« جانی باقر» كه ادای برنامه پلیسی«جانی دالر» رادیورادرمی آوردوجانی باقر، كارآگاهی بودكه همیشه خرابكاری می كرد و كاریكاتورهای آن را« احمدسخاورز» می كشید.                                        
صادق عبداللهی برای این صفحه، سوژه ای فرستاد وبعدازمدتی،دریكی ازشماره های اطلاعات هفتگی، بالای صفحهء جانی باقرنوشتند: فرستنده سوژه« محمد صادق عبداللهی»...ویكی دوروزبعدهم نامه ای تشویقی ماشین شده به دستش رسید که نوشته بودند اگربیشترتمرین كنم، آینده خوبی خواهم داشت (البته درزمینه نویسندگی وطنز)! 
درهرصورت،صادق عبداللهی  با تشویق وتماس تلفنی كه با یكی از نویسندگان سرشناس مجلهء روشنفكر« آقای حسین الهامی» ، دراین امر جدی شد كه نویسندگی را( اعم ازطنزیاغیرطنز) ادامه دهد.

رادیو برای شما یعنی چه؟

من با اینکه کارم را از تلویزیون شروع کردم ولی رادیو را به دلیل بی آلایشی و سادگی بسیار دوست دارم./

 تهیه و تنظیم: سیده ایمان مسئله گو

مشروح گفتگوی صادق عبداللهی را از اینجا بشنوید.

212 _ ایسنا و صادق عبداللهی

 

جدیدترین مصاحبه ایسنا با صادق عبداللهی

صادق عبداللهی نویسنده طنزپرداز

 

 رادیو: از هر چمن گلی داریم

صادق عبداللهی تولید و پخش برنامه «شکل دیگر خندیدن» را در راستای اعمال تغییرات در برنامه‌های رادیو فرهنگ دانست و افزود: جای برنامه‌ای با موضوع طنز در این شبکه خالی بود.

عکس فوق ، عکس جدیدی است متعلق به دو سال قبل !

 

سردبیر و مجری برنامه «شکل دیگر خندیدن»، با اشاره به این که پخش این برنامه از اول بهمن‌ماه آغاز شده و رویکردی طنز را در دستور کار قرار داده‌است، زمان پخش این برنامه را ساعت ۱۵تا ۱۷ پنجشنبه‌ها اعلام کرد.

او ادامه داد: «شکل دیگر خندیدن» برنامه‌ای ترکیبی است که از وجوه مختلف به طنز نگاه می‌کند.

به گفته‌ی وی این برنامه درباره طنز است و به مسایل نیز نگاهی طنزآمیز دارد.

عبداللهی با بیان این‌که در برنامه‌ی «شکل دیگر خندیدن» به موضوعات مختلفی پرداخته می‌شود، یادآور شد که به اصطلاح در این برنامه از هر چمن گلی داریم.

او حرف های پیامکی را که در هر برنامه به یک کلمه خاص اختصاص دارد، از دیگر بخش‌های «شکل دیگر خندیدن» دانست.

این سردبیر و نویسنده برنامه‌های رادیویی هم‌چنین اعلام کرد که در برنامه «شکل دیگر خندیدن» به خبرهای رسانه‌های خارجی و داخلی نیز پرداخته می‌شود و در حقیقت با این رسانه‌ها شوخی می‌کنند.

عبداللهی با اشاره به ریتم تند برنامه «شکل دیگر خندیدن»، یادآور شد که این برنامه رادیویی دارای ۴۰ تا ۵۰ آیتم است.

او افزود: برنامه «شکل دیگر خندیدن» ریتم تندی دارد و به غیر از پخش‌های ترانه و تصنیف که از جنسی سنتی‌تر برخوردار است، مابقی آیتم‌ها دارای ریتم تندی هستند.

این نویسنده برنامه‌های رادیویی یادآور شد: در طول دو ساعت پخش برنامه «شکل دیگر خندیدن»، چهار تا پنج ترانه درخواستی پخش می‌شود.

او در پاسخ به پرسش دیگری درباره طنز فاخر در رادیو و این‌که برنامه‌سازان این رسانه چه‌قدر توانسته‌اند به این معنا نزدیک شوند، گفت: قبل از این‌که به طرف طنز فاخر برویم، باید بدانیم که تعریف طنز چیست؛ به طور خلاصه می‌توان گفت طنز، طرح مسایل تلخ به زبان شیرین است.

عبداللهی تأکید کرد: با توجه به مسایل و مصالحی که در رادیو و تلویزیون وجود دارد، ناخودآگاه برنامه‌سازان این رسانه‌ها به سمت طنز فاخر می‌روند؛ البته نمی‌توان از این نکته گذشت که آن‌چه مد نظر مسوولان تلویزیون و رادیوست، طنز سنگین‌تری را ‌طلب می‌کند و کم‌تر مورد استقبال شنوندگان قرار می‌گیرد.

او تأکید کرد: شنوندگان رادیو بیشتر در پی ریتم‌های تند و برنامه‌های انتقادی هستند.

وی سپس رویکرد برنامه «شکل دیگر خندیدن» را فرهنگی دانست و افزود: تمامی آیتم‌های این برنامه توسط خود من اجرا می‌شود.

عبداللهی در پاسخ به این پرسش که آیا صرف حضور یک مجری در برنامه‌ای دوساعته، شنونده را خسته نمی‌کند؟ گفت: در کنار من یک مجری کمکی خانم هم حضور دارد که مسایل رسمی‌تر را می‌خواند.

او در ادامه به اصطلاح مجری – مولف در رادیو اشاره کرد و گفت: در رادیو اصطلاحی به نام مجری – مولف داریم؛ در چنین مواردی مجری از روی نوشته نمی‌خواند، بلکه خود متن را اجرا می‌کند. برای مثال شبکه پیام در بخش‌هایی از ساعت ۱۰ شب تا ۲ بامداد دارای مجری – مولف‌ است؛ چنین افرادی که آقای صالح اعلاء و سهیل محمودی هم از آن جمله‌اند، خودشان مطالب را عنوان می‌کنند و از روی نوشته نمی‌خوانند.

عبداللهی در پاسخ به این پرسش که آیا نبود متن به کیفیت برنامه‌ای رادیویی لطمه نمی‌زند، یادآور شد: این‌گونه نیست که به طور کامل هیچ متنی مقابل مجری نباشد؛ بلکه محورهای اصلی برنامه در حد یک یا دو خط نوشته می‌شود و مجری در مورد آن صحبت می‌کند.

او یادآور شد که تعداد مجری – مولفان در رادیو بسیار کم است و درحال حاضر حدود ۱۰ تا ۲۰ نفر از چنین ویژگی برخوردارند.

وی در پاسخ به این پرسش که در مجموع روند کیفی برنامه‌های رادیو خصوصا در حوزه طنز را مثبت می‌بیند یا منفی؟ گفت: در گذشته یک رادیو بیشتر نبود و این‌که شنوندگان جذب آن یک شبکه شوند راحت‌تر بود؛ اما امروز تعداد شبکه‌های رادیویی بسیار زیاده شده‌است؛ ضمن این‌که شبکه‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای نیز وجود دارند. براین اساس جذب مخاطب توسط رادیو بسیار سخت‌تر است و هنر بیشتری می‌خواهد.  ۱۱/۱۲/۱۳۸۸ ایسنا

برای آشنائی با جزئیات برنامه " شکل دگر خندیدن " اینجا را کلیک کنید !

211 _ هر لحظه ...!

 

 

هر لحظه با من باش !

 

دکتر علیرضا شهاب

 

 

قطعاْ شما هم متوجه شده اید که یکی از خوانندگان مورد علاقه این جانب " دکتر علیرضا شهاب " است که اثرگذارترین ترانه ی اورا به نام " هرلحظه با من باش " در همین وبلاگ می شنوید و مثل خیلی ها محو آن خواهید شد !

شنیه شب هشتم اسفند ۸۸ در استودیوی برنامه " شب هشتم " از رادیوی صدای اشنا بودم که بچه ها گفتند میهمان برنامه امشب علیرضا شهاب خواننده است !

لحظه ی خوبی بود که دیداری با خواننده ی مورد علاقه ام داشته باشم و البته او هم می دانست که  صدای ترانه ی قشنگش را در وب من می توان شنید و در هر صورت من هم مراتب علاقه ی شما به همین ترانه را به شهاب انتقال دادم و در نتیجه ..اولین ترانه ای که اجرا کرد " هر لحظه با من باش " بود و به همه ی خوانندگان این وب هم سلام مفصل رسانید .

علیرضا شهاب یکی از منظم ترین و با کلاس ترین خوانندگان موشیقی پاپ و سنتی ایران است که کاملاْ بی سروصدا و بی ادعا کار خوانندگی را دنبال می کند !

(در حال حاضر دو ترانه "هرلحظه با من باش " و " باور کن " را با صدای علیرضا شهاب در این وب می شنوید که از این بابت متشکر یکی از عزیزانم هستم  که این دو ترانه را برایم تدارک دید ).

یادآور میشم که  بنده در برنامه فوق ...بخش " طنز در خبر " را اجرا می کنم ...می بخشید !

198 _ ماهشهر...

 

سفر به ماهشهر...!

 

سلام . این چند کلمه رو به عنوان یک مقدمه نسبتاً کوتاه برای یک مطلب نسبتاً بلند قبول کنید تا در دو سه روز آینده سفرنامه مختصری رو از سفر به ماهشهر براتون بنویسم

سفری که به اتفاق تعدادی از هنرمندان برنامه طنز " جمعه ایرانی " به ماهشهر داشتم و نکاتی رو از اجرای برنامه های این هنرمندان حضورتون تقدیم می کنم که ممکنه براتون جالب و حتی خوندنی باشه !!

پس وعده ی ما ...دو سه روز دیگه در همین نقطه با هنرمندان جمعه ایرانی...

188 _ فوت یک دوبلور...

 

منصور غزنوی


 

دوبلور پیشکسوت در گذشت !

منصور غزنوی از پیشکسوتان عرصه گویندگی و دوبلاژ صبح روز 2 شهریور  1388 چشم از جهان فروبست. 

او متولد سال 1318 بود و از سال 1340 به‌صورت حرفه‌ای کار گویندگی و دوبله را آغاز کرد. او به همراه خواهرش مینو غزنوی سال‌ها در این عرصه فعالیت کرد تا اینکه روز دوشنبه ۲ شهریور به دلیل شدت بیماری چشم از جهان فروبست.

از آثار مرحوم غزنوی می‌توان به گویندگی در فیلم "بروبیکر" ساخته استوارت رزنبرگ سال 1980 و "باغ شیطان" به کارگردانی هنری هاتاوی سال 1954 در نقش کامرون میچل اشاره کرد.
 
مرحوم منصور غزنوی در سال ۱۳۶۵ و ۱۳۶۶ هم با برنامه صبح چمعه ی رادیو ایران  که این جانب و محمد اوزی آن را می ساختیم ، در نقش " غضنفر " بسیار خوش درخشید. غضنفر شاگرد آمیزعبدالطمع بود و کارهایش باعث عصبانیت آمیزعبدالطمع می شد .
فقدان این دوبلور و هنرمند پیشکسوت را به خانواده او ، خواهر هنرمندش سرکار خانم مینو غزنوی و جامعه ی هنردوستان ایران تسلیت می گویم. روحش شاد.

161 _ رادیو پیام صبح های هر یکشنبه ...!


منوچهر والی زاده

مجری رادیو پیام

صبح های یکشنبه   ۶ تا ۱۰ صبح

منوچهر والی زاده ...دوبلور و مجری رادیو پیام


با تبریک امروز یکشنبه سوم خرداد  ۱۳۸۸سالروز آزاد سازی خرمشهر .. وشروع بخش صبحگاهی یکشنبه های رادیو پیام به گویندگی منوچهر والی زاده ...
امروز بعد از یکسال و نیم " منوچهر والی زاده  "دوباره پشت میکروفون رادیو پیام نشست. با یک تهیه کننده جوان و با ذوق " مرتضی امرجی " یک دستیار تهیه ی شوخ و شنگ " اشکان شکیب " صدابرداری حساس خانم "مریم نشیبا " و نویسندگی یک نویسنده کلنگ " صادق عبداللهی "!

امروز هیجان دیگری بر برنامه حاکم بود . هیجان روزی که خرمشهر زیبا...به دست عاشق های ایران سربلند ، از دست دشمن ناجوانمرد خارج شد و بنده هم از بخش صبحگاهی چهارشنبه های رادیو پیام ... آمدم به بخش یکشنبه ها ...و البته حضور ارزشمند منوچهر والی زاده به عنوان یک مجری خوش صدا و کم ادعا  ( دلم می خواهد از دوست قدیمی و نازنینم تعریف کنم ...امری...فرمایشی...)؟!

اگر یکشنبه ها ۶ تا ۱۰ صبح... و همین طور شنبه ها در همین ساعت ، شنونده رادیو پیام باشید ...از حضور شما حتماً ذوق خواهیم کرد. در ضمن جای تهیه کننده قبلی این بخش " حبیب خراسانی " عزیز هم تا اطلاع ثانوی خالی که حسابی سرش شلوغ است اما قطعاْ دلش پیش ما خواهد بود !

156 _ جشنواره دهم رادیو !

دهمین جشنواره رادیو هم پایان گرفت !

در شامگاه سه شنبه ۲۹ اردیبهشت ۸۸، دهمین جشنواره رادیو پایان گرفت. شما که غریبه نیستید... خیلی ها در جشنواره حضور نداشتند که این جانب هم یکیش !

اما با وجود این که بنده آنجا حضور نداشتم...ولی در یک بخش برنده شدم. در بخش تشکر یک هنرمند قدرشناس از بنده ( به جهت زحمتی که نکشیده بودم )!!
به نقل از دوستان عرض می کنم که گوینده جوان و سرشار از هنر و قدرشناسی " احسان کرمی " گویا در بخشی ، موفق به دریافت جایزه شده و در همون مجلس ، نام این جانب رو به عنوان کسی که او را وارد رادیو کردم ، مطرح می کنه و تشکر و کف زدن حضار....!

برای من ، این حق شناسی  احسان کرمی ( که خیلی هم مستحقش نبودم ) بسیار زیباتر از اون بود که خودم جایزه ای بگیرم ..!
و به قول دوستان ، حتی یادم رفت که قطعاً به سهو ، به جشنواره دعوت نشدم و خوشحالم که اونجا نبودم تا از خجالت حرفهای احسان کرمی عزیز ، آب نشم !

اونی که خوش تیپ تره : احسان کرمی...سمت چپ

152 _ استقبال از دوبلورها...!


چهره های

 شاخص دوبله

جلال مقامی ..دوبلور منوچهروالی زاده... دوبلور

صحبت از دوبلورها که شد ، بدون مقدمه به یاد دو عزیز دیگه افتادم .
منوچهر والی زاده و جلال مقامی ... که چهره ی هردو برای شما آشناست. جلال مقامی مجری برنامه پربیننده " دیدنی ها " در سال های قبل و منوچهر والی زاده ... بازیگر نقش اول بسیاری از فیلم ها و سریال های گذشته ...!

صدای منوچهر والی زاده رو مجدداً و بزودی از رادیو پیام خواهید شنید که روز و زمانش رو بعداً حضورتون عرض می کنم .
بنده متأسفانه از نزدیک با جلال مقامی عزیز آشنا نیستم...اما با منوچهر والی زاده ازحدود ۳۵ سال قبل ، دوست و رفیق و همراه بودم و هستم و نویسنده بخش های رادیو پیام او هم این جانب با افتخار خواهم بود ...

در موقع خودش ...از حمید منوچهری ، دوست بسیار گرانقدرم ...و دوبلورهای دیگر هم...حرف هائی با شما خواهم داشت .

142 _ رادیو.سینما.ترانه و فوتبال !

مسعود ده نمکی زنده یاد بیژن ترقی

 دیروز و امروزافشین قطبی

گاهی هم بد نیست به چند خبر اشاره کنیم و برویم :

دیروز رادیو در ایران ۷۰ ساله شد و امروز هم در جشنی که قرزاد حسنی مجری آن بود از قدیمی های رادیو و ایضاً دکتر حسن خجسته ، مدیر قبلی رادیو تجلیل شد .

فیلم سینمائی اخراجی های ۲به کارگردانی مسعود ده نمکی ، رکورد فروش در سینمای ایران رو شکست و از مرز ۶ میلیارد تومان هم گذشت !

بیژن ترقی ، شاعر و ترانه سرای برجسته ایرانی بدرود حیات گفت و به دیار باقی شتافت .

افشین قطبی هم با دبدبه و کبکبه وارد تهران شد و بسیاری از مردم از او استقبال کردند .

روان رفتگان شاد و دل کوشندگان هم شادمان باد! 

141 _ تولد رادیو


رادیو
۷۰ ساله شد !

امروز جمعه ( چهارم اردیبهشت ۱۳۸۸ ) رادیو در ایران  ۶۹سال تلاش و پویائی رو پشت سر گذاشت و وارد ۷۰ سالگی شد.
رادیو در  چهارم اردیبهشت سال ۱۳۱۹ در استودیوی بی سیم واقع در خیابان شریعتی فعلی ، آغاز به کار کرد و گوینده چنین گفت :

این جا تهران است . رادیو ایران

رادیو کم کم شکل جدی تری به خودش گرفت و در سال های آغاز ، با حضور مشاهیر علم و ادب .. و سپس با حضور هنرمندان و شاعران و نوازندگان ، به تجربه های متعددی دست زد تا به شکل فعلی رسید .

خدا رحمت کنه تمامی کسانی رو که با جدیت بسیار، در رادیو زحمت کشیدند و کسانی رو که زنده هستند ، خداوند عمر طولانی بده تا بتونن هر روز شاهد ترقی این رسانه ی ملی و مردمی باشند . 

از امروز جمعه ، هفتاد سالگی رادیو آغاز میشه و  برنامه " جمعه ایرانی " هم با حضور استاد " مرتضی احمدی" در جشن هفتاد سالگی رادیو مشارکت می کنه و ویژه برنامه خوبی رو تدارک دیده که حتماً خواهید شنید .

آغاز هفتادمین سال تلاش رادیو  ، بر دست اندرکاران و شنوندگان رادیو مبارک باد .

جسارتاْ یادآور میشم که این جانب هم از سال ۱۳۵۰ وارد کار تلویزیون و سپس رادیو شدم و هم اکنون هم به عنوان نویسنده و گاهی هم کارگردان ...مشغول به کار هستم .

130 _ وقایع امروز !

 

از غمی که در دل رادیو بود ...!

محمد جهانی امیر نوری

سهیل محمودی 

محمد هاشمی آستانه

امروز سه شنبه (۱۱فروردین ۸۸ ) زندگی در تهران با باران و برف و تگرگ و هرچه بگوئی شروع شد و بنده هم در کنار سایر دوستان ،در چند نقطه بودیم .
متأسفانه پدر محمد جهانی ( مدیر رادیو پیام ) به رحمت ایزدی پیوسته بود که امروز در بهشت زهرا دفن شد و موجب غم و اندوه حاضرین و خانواده محترم جهانی و حضور بروبچه های رادیو و تسلای خاطر بازماندگان ... که از طرف خودم و همکاران ، این ضایعه رو به محمد جهانی ، علی و ایمان جهانی و خانواده این عزیزان تسلیت میگم.

امروز مجلس یادبود زنده یاد "محمد هاشمی آستانه " از نویسندگان و تهیه کنندگان رادیو هم برپا شد که در این مجلس ، یکی از گویندگان برجسته رادیو " امیر نوری " شعری رو قرائت کرد و سپس "سهیل محمودی " ازترانه سرایان و مجریان خوب رادیو  که بسیار گــــرم و پر انرژِی صحبت کرد و در انتها  هم  " پرویز خرسند " نکات جالبی رو متذکر شدند و مجدداً اندوه فقدان " سید محمد هاشمی آستانه " تسلیت گفته شد که امیدواریم بعد ازاین از بروبچه های رادیو در موارد شادتری حرف بزنیم.

دوستانی رو هم امروز و در این دو محل به طور جداگانه  ملاقات کردم : سید محمد علی ابطحی.حسن لشگری .سهیل محمودی.ساعد باقری .  احمد شیشه گران .داود بهشتی . سعید نعمتی . مسعود اسکوئی .جهانگیر الماسی . حمید خزائی . رضا محتشمی . فرهاد دهنوی و بسیاری از همکاران رادیوئی و غیر رادیوئی که بنده قطعاً نامشون رو به یاد نیاوردم !  

128 _ دوست نویسنده ام فوت کرد !

 

محمد هاشمی آستانه

نویسنده ای که ناگهان فوت کرد !

امروز صبح ( شنبه هشتم فروردین ۸۸ ) نویسنده بخش صبحگاهی رادیو پیام بودم که خبر رسید "محمد هاشمی آستانه " فوت کرده است . اصلاً دوست نداشتم این خبر را باور کنم . همین اواخر بود که او را در مجلس ختم والده آقای ابطحی دیدم و روبوسی و خوش و بش و تعارف های معمول....شماره تلفن همراهم را گرفت و گفت خیلی باهات کار دارم ... و رفت!

امروز محمد واقعاً رفت . در سن ۴۵ سالگی و با هزاران آرزو و امید و طرح و برنامه . محمد یکی از مؤثرترین تهیه کنندگان رادیو در هنگام راه اندازی رادیو جوان بود و جوانمرگ هم شد !
خبر رسمی این بود :

 "محمد هاشمي آستانه" از نويسندگان و سردبيران با سابقه راديو بود که ازسال 60 همکاري خود را با راديو آغاز کرد و در دهه شصت سردبيري برنامه هاي جنگ جوان، مجله صبگاهي، مجلس، همراه با مردم همگام با مسوولان را از شبکه سراسري راديو برعهده داشت.
اين هنرمند فقيد، يکي از موسسين شبکه راديوئي جوان بود  که مديريت گروه اجتماعي اين شبکه را  نيز عهده داربود.
وي، همچنين از برنامه سازان موفق رادیو  وتلويزيون بود که در گروه اجتماعي شبکه سوم سيما به نويسندگي و تهيه کنندگي مي پرداخت.
هاشمي آستانه ، تهيه کننده ی برنامه کاغذ کاهي در تابستان سال 1383 براي شبکه يک سيما نيز بود
اين مرحوم قبل از فوت خود در شبکه قرآني سيما مشغول تهيه يک برنامه سيزده قسمتي بود که هم اکنون پنج قسمت از آن آماده پخش است.
هاشمي آستانه ، متولد مهر ماه 1343 در تهران و داراي مدرک فوق ليسانس جامعه شناسي از دانشگاه تهران بود.

 ـ روانش شاد و این ضایعه غمبار، بر خانواده او و خانواده ی رادیو تسلیت باد